حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

■حکمت شماره ۳۳۰

●قال (علیه السّلام): إِنَّ أَخْسَرَ النَّاسِ صَفْقَةً وَ أَخْيَبَهُمْ سَعْياً رَجُلٌ أَخْلَقَ بَدَنَهُ فِي طَلَبِ مَالِهِ، وَ لَمْ تُسَاعِدْهُ الْمَقَادِيرُ عَلَى إِرَادَتِهِ، فَخَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا بِحَسْرَتِهِ، وَ قَدِمَ عَلَى الاْخِرَةِ بِتَبِعَتِهِ

 

حضرت امیر صلوات الله علیه می‌فرمایند که: زیانکارترین مردم اونی که خیلی خسارت دیده.

تو مردم اونی از همه بیشتر خسارت دیده ضرر دیده بین مردم اونی از همه بیشتر ناامیدتره ،

از جهت کوشش و تلاش بالاخره خیلیا هستند تقلا می‌کنن .

کوشش می‌کنند ، منتها ناامیدترین مردم تو تلاش مردیه که بدن خودش رو برای رسیدن به آرزوهای طولانیش ،

برای رسیدن به مال دنیا خسته کرده ، فرسوده شده بدن افتاده شده، پیر شد.

یه کسی برای رسیدن به مال دنیا انقدر تلاش کرد بدن فرسوده شد ،

ناامیدترین مردم تو تلاش و زیانکارترین مردم تو داد و ستد اونی که در راه به دست آوردن پول و دنیا و اینجور چیزها انقدر دوید انقدر دوید فرسوده شد.

و قضا و قدر و اینجور چیزها هم نذاشت که او به خواهش‌های نفسانیش برسه ،

یعنی دوید ولی مقدرات الهی جور دیگه بود انگار رو پیشونیش نوشته بودند که این هیچی نمی‌شه.

من مثال دزده رو براتون گفتم دیگه ، یه دزده صبح پا میشه می‌بینه در همسایه بازه تو حیاتش سوئیچ رو موتور هندل میزنه و میره.

میره یه خورده جلوتر می‌بینه یه حاج خانومی کیف تو دستشه داره میره ، کیف رو می‌قاپه می‌بینه تو کیفه یک کیلو طلا….

ببین چه جوری چیده شد یکی دیگه هم می‌خواد دزدی کنه از صبح تا شب این در و اون در ،

آخرش یه قالپاق گیرش میاد می‌خواد دزدی کنه‌ها ولی انگار براش چیده نشده .

حالا دعای بابا پشتشه دعای مادر پشتشه چه جوریه خدا براش نخواسته،

مقدر یه چیز دیگه بوده ، تو دزدی هم مقدرات دخیله.

اراده مال خودشه ، خودش صبح که پا شده اراده کرده که دزدی کنه بلند میشه با اراده دزدی بلند میشه .

بعد که میاد تو راه میگه حالا تو راه چی براش چیده باشن ، اون دیگه دست خودش نیست اولش دست خودش ،

ضمن اینکه وقتی هم میره تو راه ازش سلب اختیار نشده هر وقت بخواد می‌تونه برگرده می‌تونه از خونه همسایه بیاد بیرون ،

بگه خجالت بکش برای چی رفتی تو خونه همسایه برای چی می‌خوای سوئیچو بچرخونی هندل بزنی،

ببر طلاها رو پس بده. سلب اختیار نشده ،

آقا می‌فرماید : این خودش رو کشت اما مقدرات او رو کمکش نکرد ،

خدا براش نچید برای بعضیا رو خدا می‌چینه برای بعضیا رو خدا نمی‌چینه.

این خیلی مهمه ، اراده مال اینه اراده کرده پولدار بشه. بدنش هم پیر کرد خسته شد اما نشد ،

چقدر من و شما دور و ورمون می‌شناسیم آدمایی که زبر و زرنگن هشتش گرو نه شه .

هر کاری می‌کنه در بیاره نمیشه ، یا میاد یه چیزی در بیاره یهو مریض میشه میفته زمین یهو می‌بینی زنش تصادف می‌کنه ،

یهو می‌بینی بچه‌اش فلان میشه از زمین و آسمون براش می‌باره.

این حکمت خیلی عجیب و غریبه آقا می‌فرماید: بدبخت‌ترین مردم زیانکارترین مردم ناامیدترین مردم تو تلاش کوشش همین کسه .

تلاش کرد کوشش کرد بدنشم فرسوده کرد در طلب مال دنیا ، اما مقدرات کمکش نکرد.

از دنیا خارج میشه با حسرت ، میگه خاک بر سرم یه عمر تلاش کردم به هیچ جا نرسیدم.

ای کاش این وقتی که گذاشتم برای طلب مال می‌ذاشتم برای طلب علم برای طلب تقوا برای طلب معرفت.

پا میزاره تو سرای آخرت منتها با گناهان چاپلوسی کرد دروغ گفت اینو زد اونو زد که به یه جا برسه هیچی نشد .

خیلی نهج البلاغه عجیب و غریبه.

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *