بسم الله الرحمن الرحیم
?توحید مفضل
✨️جلسه پنجاه و هشتم
●هدیه به حضرت حجت صلوات الله علیه صلوات بفرستید.
حضرت صادق صلوات الله علیه میفرماید که :
تأمل کن پرهای مرغ را چگونه به هم بافته و مانند جامههای رشته و مو با هم تالیف یافته .
شما نگاه بکنید این پر پرندهها رو ، پر مرغان رو ، تأمل در این بکنید
و به آن نحو در هم نشسته که چون میکشی
وقتی دیدی پر و باز میکنی اندک اندک گشوده میشود و از هم جدا نمیشود
تا آنکه باد در میان آنها داخل شود و در هنگام پرواز این پرنده را در میان هوا نگه بداره .
یه طوری خدای متعال این رو خلق کرده این پرها رو که باد در میان این پرها قرار میگیره
و این پرنده تو آسمون میتونه وایسه . اگر یه جوری بود باد رد میشد ازش خب مشکل میشد
و میبینی در میان پر حالا اون وسط پر نگاه کن توجه کن ،
عمود غلیظ متینی را که مقرر ساخته . این پر می بینی وسطش یه عمود رفته تا به بالا ،
و اطراف آن را به پرها بافته ، اطراف این عمود را تا آن که به صلابتی که دارد آنها را راست بدارد.
حضرت میفرماید : باز آن عمود را مجوف گردانیده که بر طائر سنگین نباشد
خود اون عموده دیدی توش پوکه ، خالیه که اگه قرار بود تو پر باشه خب سنگین میشد
خدا فکر همه جاشو کرده اگه قرار بود تو اون عمودی که وسط پرها هست
این پر باشه خب سنگین میشد بر پرنده سنگین میشد که بپره بالا و او را مانع از پرواز نگردد.
ای مفضل آیا دیدهای آن مرغ را که پاهای دراز دارد ، حضرت منظورشون کدوم پرندهها هستند؟ لک لک و..
و میدانی چه منفعت در پاهای دراز آن هست ،
نفعش آن است که اکثر اوقات در میان آب باشه
این حیوون اکثرا تو آبه و تن آن در روی آن پاهای دراز مانند دیده بانی است که بر بلندی ایستاده باشد
و در کمینگاه جانوران آب هستش. این بدنش رو آب نیست
بدنش رو پائه بعد مثل یه دیده بانیه که حواسش هست که ببینه پرنده این ماهیها و کی رفت و آمد میکنند
حضرت میفرماید که : هرگاه جانوری را دید ،
یعنی ماهی مثلاً دید که طعمه او میتواند شد آهسته آهسته گام برمیدارد
قدمشو میذاره جلو تا آن را برباید ، خب حالا اگر پاهایش کوتاه می بود
اگه پای این حیوون که ماهی بر می داره از تو آب کوتاه بود
هرگاه به جانب شکار خود روان میشد چه اتفاقی میافتاد؟
شکمش میخورد به آب ، آب به حرکت در میومد بعد اون موقع اون شکاره طعمه رم میکرد فرار میکرد.
پس این دو پای بلند خدا بهش داده که به حاجت خودش راحت نائل بشه،
و مطلبش فاسد نشه.
حضرت میفرماید : تأمل کن انواع تدبیر حکیم غدیر را در خلقت مرغان ،
به درستی که هر مرغی که پایش بلند است گردنش دراز است
برای آنکه طعمه خود را از زمین بتونه برداره .
حالا اگر خدا اینجوری خلق نکرده بود پای دراز گردن کوتاه ،
این چجور می خواست خم بشه زمین یه چیزی برداره ،
چه مکافاتی میشد ، ولی خدای متعال اینطوری تهیه کرده که
گردن دراز پای دراز ، اگر پایش بلند و گردنش کوتاه میبود
نمی توانست چیزی از زمین به راحتی بردارد
و گاه است که با گردن دراز و منقار بلند اعانت کرده یاری کرده این پرنده رو.
که کار بر او کار آسانتر باشد
پس هر جزء از اجزای این خلقت رو ، میگیم دست بزار رو هر کدوم از این اجزای این خلقت
هر کدوم رو که تأمل کنی خب مییابی که در نهایت ثواب ،
ثواب یعنی محکمی ، مو لای درز نمیره .
این سوره ملک بود میگه هی چشمتونو دوباره بندازید
ببینید آیا یه شکافی میبینید آیا خللی میبینی تو این عالم
تو هر جایی که از این عالم بخوای نگاه بکنی نگاه کن
ببین یه چیزی میبینی که گیر داشته باشه خلاف حکمت باشه .
این عالم همه چیزش رو حکمت تدبیر اصول
تنها چیزی که توش مثلاً خیلی ناجور در میاد، اعمال من رو سیاهه
که با خلقت جور در نمیاد که خدا این همه بهم رحمت فرستاده نعمت داده
این همه خدا بهم لطف کرده ، میام در مقابل این خدا سرکشی میکنم طغیان میکنم.
این جوونایی که اینجوری شما میبینید یقه باز میکند دنبال سگ بازین
این بیشترم زنا ، زنا دنبال سگ بازین
می بینی خودش رو برا این سگ داره میکشه
انگار این سگ پدرشه مادرشه بچهشه شوهرشه خواهرشه برادرشه
الان تو این چند وقته چند تا بچه کشته شدن بابت همین سگا
حالا تازه اینها سگهایین که هاری گرفته رو می گیرن و میخورن و میکشن اینا
اون مریضیهایی که از این سگها ، خب شارع مقدس به تو گفته بیای سگ بازی کنی
عملت جور در نمیاد با این خلقت ، شارع مقدس گفته این کارا رو بکنی
اینا پناه میبریم به خدا
شما هر جای این عالمو نگاه بکنی خوبه درسته ، فقط اونجاییش که میلنگه اون رفتار ماست.
خدا به آبروی فاطمه زهرا به این زنای ما …
خدای متعال یاری بکنه کمک بکنه ، سومین کشوری هستیم که توی جهان از جهت سگ و هاری و اینجور چیزا جلوتریم .
خدا ان شاءالله به ما به اینا یه فهم درست عنایت کنه.
خب یه چند جمله هم عرض مصیبت آقایون دوستان بزرگواران هیچ مجلسی خوشتر از مجلس حسین علیه السلام نیست
اینم مجالس آقا اباعبدالله الحسین رو قدر بدونیم
همین که شروع میشه روضه خون میخواد روضه بخونه
تو بدون تو بهشت امام حسینی
همین که روضه خون میخواد بگه صل الله علیک یا اباعبدالله
بدون رفتی تو بغل امام حسین
این آقا این اینو جدا میگم اصلا روضه خون که شروع میکنه روضه خوندن
تو که حس گریه پیدا میکنی همین که اشک تو چشمت
یه به اندازه بال مگس همین اشک تو چشمت جمع میشهها
انقدر خدا رحمتش سرازیر میشه جوشش میکنه که حد و حساب نداره
امروز میخوام دلتو ببرم حرم ابی عبدالله زیر قبه امام حسین
شما یه لحظه ضریح شش گوشه امام حسینو بغل بگیری
من یه چند کلمه بگم تو هم ناله بزنی
ای که به عشقت اسیر خیر بنی آدم ان
سوختگان غمت با غم دل خرمن
هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت
با خبران غمت بیخبر از عالمن
حسین جان این دسته جمع غم رقیتو خریدن
تا اسم خرابه شام میاد دیگه همه غمها رو فراموش میکنن
فقط غم دختر تو رو به دل میگیرن
تا رسید شام صدا زد عمه من بابامو میخوام
نه اینکه تمام مسیر نگفته باشه
بلکه به اینجا رسید گفت دیگه من طاقت ندارم
عمه جان دخترهای شامی با انگشت منو نشون میدن
میگن این دختر مگه بابا نداره
این دختر چرا لباس نداره این دختر چرا کفش نداره
عمه این دختر چرا پاهاش خون آلوده
عمه من دیگه بابا رو میخوام
انقدر آرامش کرد تو بغل خوابش برد
نیمههای شب تا چشم باز کرد گفت
عمه بابام اینجا بود
منو بغل گرفت عمه من بابا رو میخوام دوباره شروع کرد تو دل شب یه ناله زد همه به نالش ناله زدن
یه کاری کردن سر ابی عبدالله رو به دیدن دختر بیارند
همچین که چشمش به سر بریده افتاد آی گرفتارا حاجت دارا حسینیا کربلاییا عرضم تمام
ببینم با این یه جمله چه میکنی
تا چشمش به سر بریده افتاد صدا زد
یا ابتا من الذی ایتمنی
بابا منو کی تو این سن یتیمم کرده
صدا زد بابا کی رگای گردنتو بریده
بابا کی محاسنتو به خون سرت خضاب کرده
حسین جان حسین جان