حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

?توحید مفضل

✨️جلسه چهلم و هشتم

 

●هدیه به امام صادق علیه السلام یه صلواتی بفرستید.

حضرت صادق صلوات الله علیه می‌فرماید که :

تفکر کن ای مفضل در زیرکی که خدای متعال در بهائم قرار داده ،

بهائم یعنی حیوانات.

برای مصلحت این‌ها ، بر آن مجعول گردانیده آنها را به لطف شامل خود بدون عقلی ،

یعنی اصلاً بدون اینکه عقل داشته باشند تفکری ، تا آنکه هیچ مخلوق از خوان او بی بهره نباشد.

خدای متعال بدون اینکه به اینها عقل بده یه زیرکی خاصی به این حیوون داده.

و هر آفریده به قابلیت خود از خلقت خانه احسان او نصیبی وافر یابد .

بعد حضرت مثال به گوزن می زنه ، گوزن ازش تعبیر میشه به گاو وحشی ،

که میگه آقا خدا از هر چیز دو چیز قرار داد ،

مثلا دو مدل قرار داد ، یه اهلیش رو قرار داده ، یه وحشیشو قرار داده.

اهلیش همینه که شما می‌بینید ازش استفاده می‌کنید ،

بیشتر لبنیات ما ازش هستش ، همین گاو اهلی.

وحشیش همین گوزن واین گوزن خب امام صادق می فرمایند:

مار می‌خوره خیلی دوست داره مار افعی مخصوصاً ،

افعی رو حتی دیدن مثلاً اونایی که صیادن شکار می‌خوان بکنن

دیدن که آقا دنبال می‌کنن این گوزنو این گوزن هم میره از این طرف به اون طرف

تو راهی که همینجوری داره فرار می‌کنه یهو چشمش می‌خوره به یه مار افعی

ول نمی‌کنه ، انقدر علاقه به مار افعی داره ول نمی کنه.

می‌پره در همون فرارش ها ، مار افعی رو می‌گیره از دمش ،

شروع می‌کنه به خوردن بعد همینجوری می‌خوره می‌خوره

بعد همین جوری داره فرار می کنه داره مارم می خوره

تا میرسه به سرش ، سرشو پرت می‌کنه زمین

خب این مار افعی می‌خوره امام صادق می‌فرماید :

و بسیار تشنه می‌شود ، هلاک آب میشه و خود را از آشامیدن جلوگیری می‌کنه.

می‌رسه به یه غدیر آبی ، برای چی آب نمی‌خوره؟

برای آنکه مبادا به واسطه خوردن آب ، سم در بدن ،

خب سم مار رفته تو بدنش ، اما اگه آب بخوره این سمه در تمام جسدش سرایت می‌کنه و او رو می‌کشه.

سبب کشتنش میشه ، لذا قبل از اینکه برسه به آبی ممکن است ،

به یه آبی می‌رسه به یه چشمه می‌رسه از تشنگی ناله می‌کنه فریاد می‌زنه

اما آب نمی‌آشامه ، هی دور این برکه می‌چرخه جیغ می‌زنه داد می‌زنه

اما یه قطره آب نمی‌خوره چون اگر بخوره فوراً می‌میره .

این گوزن می بینی اینطور ه ، مثلا مار افعی می خوره ،

میاد دهنشو می‌ذاره تو این سوراخی که هست مار ازش میاد و این‌ها

نفس می‌کشه نفس می‌کشه تا این ماره بیاد بیرون ،

تا ماره میاد بیرون می‌گیره ماره رو می گیره ، البته یه جاهایی هم مار می زنتش

منتها اینم تب می کنه ، تبش میره بالا بعد منتها برای درمان

میره خرچنگ می‌خوره ، یعنی اصلاً یه چیزی عجیب و غریبیه

می‌دونه خرچنگ اون دوای دردشه میره خرچنگ می‌خوره.

و همینطور کارهای عجیب و غریبی می‌کنه یا مثلاً این خدای متعال بهش شاخ داده ،

تا دو سالگی این شاخش مثل میخ در میاد بیرون صاف.

از سال دوم تا سوم انشعاب پیدا می‌کنه این شاخاش ، مثل درخت ،

انگار تو سرش دو تا درخت است اگه دیده باشید

بعده این که شاخ میشه مثل درخت ، هی شروع می‌کنه از این شاخا افتادن که این شاخ‌های گوزن

انقدر فایده داره انقدر فایده داره من داشتم می خوندم ، خب این حیوون هی شاخاشو می‌زنه به این زمین

می‌زنه به اینور می‌زنه به اون ور تا شاخاش بیفته رو زمین

این شاخ هاشو انسان‌ها بردارن ازش استفاده کنن

که مثلاً میگه اگر این شاخشو مثلاً بریزی تو آب ، خاکسترشو بریزی تو آب

بدی به یکی بخوره چی میشه ، بدی مثلاً انقدر فواید این شاخ گوزن داره که حد و حساب نداره

بعد یه جاهایی هم می بینی گیر می کنه شاخش به این درخت ها نمی‌تونه تکون بخوره دیگه می‌میره همونجا.

ولی اینو می‌خوام بگم که این هوش ، این ذکاوت اینکه آقا نباید الان آب بخوری

اینو کی به این گوزن یاد داده ؟

اینو کی قرار داده ، کی اینو اینجوری به این شکل آفریده ؟

حضرت می‌فرماید: نگاه کن که صانع حکیم چگونه طبع این بهیمه را

مجبور گردانیده بر آنکه صبر کنه ،

مار افعی خورده زهر تو بدنشه ، خب صبر کنه بر چنین عطش غالبی ،

از خوف مضرت ، که اگه آب بخوره می‌میره

و انسانی که حالا از این طرف انسان رو نگاه کن

اون حیوونه می دونه الان آب بخوره می میره ،

حالا این طرفشو ببین ، انسانی که در نهایت عقل و تمیز است

نفس خود را از چنین امری که این مقدار خواهش داشته باشد از خوف ضرر غالباً منع نمی کند.

بهش میگن نخور الان می‌میریا ، میگه جان فدای شکم

بسم الله الرحمن الرحیم میره تو سفره بهش میگن بابا این الان این ، این ضرر داره نخور میگه ول کن مگه چقدر می‌خوایم عمر کنیم

بسم الله بیا جلو ببینیم ،من دیدم ها ، انقدر از این آدمایی که مثلا غذا ضرر داشته براش

گفته که ولش کن ، میاد می‌خوره بعد هی کم کم پاهاش از کار میفته

هیدکم کم کور میشه ، ولی می‌خوره.

همه چیزشو از دست میده ولی می‌خوره میگه آقا من می‌خوام بخورم

تو اگر بخوای جلوی منو بگیری برو کنار که شوتت نکنم ..

اون حیوون می‌فهمه که ضرر داره ، دور برکه می‌چرخه جیغ می‌زنه داد می‌زنه فریاد می‌زنه

می‌تونه بخوره اما یه قطره نمی‌خوره . اما من و شماها چی ،

البته شماها که عجلکم الله، شماها شانتون الحمدالله عجله ، من امثال خودمو میگم.

این شکممونو یهو می‌بینی اصلاً ول می‌کنیم اصلاً رعایت نمی‌کنیم

به خاطر یه لقمه حاضر می‌شیم که چه دروغ‌ها بگیم

به خاطر یه خورده لقمه چرب حاضر می‌شیم چقدر سرها بشکنیم ، چقدر دست‌ها بشکنیم .

این شریح حالا تو چیت کم بود این همه امیرالمومنین گذاشت تو اینقدر جولان دادی

اینقدر آقا برای چی که چی بشه ؟

مثلاً چقدر مگه می‌خواستی بخوری از این دنیا ، یه بشقاب اضافه‌تر می‌خواستی بخوری

که اونم نمی‌تونی بخوری حالش ، که اونم خورده نخورده آدم حالش دیگه به هم می‌خوره

چی ، دنبال چی بودی ؟

آقا نوشت قتل حسین بن علی واجب است او بر یزید خروج کرده است

کجا رفتی ،ببین این میشه آدمیزاد سر از اینجا در میاره.

به خاطر شکمش امامشم بکشه ، به خاطر شکمش حاضر میشه دروغ بگه

اما اون مار افعی خورده ، می ببینی حاضر نیست برای اینکه یه ساعت دیرتر عمر بکنه تن بده به آب .

حالا یه وقتایی آدم مریضم میشه ، اونجا دکتر میگه آب نباید بخوری

اگه آب بخوره مثلاً آقا مشکله ، التماس می‌کنه نمی‌تونه به نفسش بگه نه ،

آخه بعضیا انقدر عزت نفس دارن ، خب می‌دونه دکتر گفته ضرر داره آب

این می‌خواد عمل بکنه اصلاً نمیگه ، یکی اینجوریه پیدا میشه .

یکی هم بهش میگن ضرر داره نباید آب بخوره ، التماس رو تخت بیمارستان

من دیدم از اینا ، التماس می‌کنه آب بیارید بریزی تو دهن من.

التماس می‌کنه از این و اون …بعد یه وقتهایی هم فحش میده

میگه چرا آب نمیارید به من بدید ، داد می‌زنه سر بچه‌اش گمشو تو به درد من نمی‌خوری

برو یکی دیگه ییاد ، داد می زنن فریاد می زنن.

خب این قصه های توحید مفضل، خدای متعال انشالله به حق محمد و آل محمد به ما معرفت بده.

معرفت در گرانیست به هر کس ندهند

پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند

انشالله توفیق پیدا بکنیم تو همین مجالس یه شمه ای یه بویی از اون عالم غیر آقا به مشام ما هم انشالله برسه

خب دو سه جمله عرض مصیبت چند وقته روضه جناب علی اکبر امام حسین نخوندم

خیلی دلم امروز هوس کرد که این شماها رو ببرم پایین پا

پایین پای امام حسین من اینو از بزرگانمون شنیدم که فرمودند

هرجا روضه آقا علی اکبر خونده بشه

خود آقا امام حسینم میاد

بعد یه جاهایی به روضه‌های ما اشک می‌ریزه بیشتر از ماها

خیلی بیشتر از ماها و مقتل امام حسین رو خیلی‌ها میگن گودال نبوده

مقتل امام حسین می‌دونی کی امام حسین جون داد

اون ساعتی که رسید بالا سر جوونش علی اکبر

دید جوانش غرق به خونه

دید جوونش داره نفس آخر می‌کشه

بعد اونجا میگن امام حسین جان داد دیگه تموم شد کار امام حسین

اینکه شما می‌بینی آقا این لشکر دشمن شروع کرد به پای‌کوبی

شروع کرد به جشن گرفتن کف زدن دف زدن طبل زدن خوشحالی کردن

می‌دونی برای چی بود

گفتن با یه تیر دو نشون زدیم ، هم پدر رو کشتیم هم پسر رو کشتیم و

ولذا آقا اینجا چنان جشنی به پا شد

خب امام حسین وقتی اومد علی اکبرو دید همینطور افتاد رو بدن علی اکبر

یعنی اصلاً یه نوع عجیبی

گفتن تموم شده کار ابی عبدالله

دیگه نفس امام حسین بالا نمی‌اومد

گفتم غالب تهی کرده

یعنی با دیدن علی اکبر جان داده

سپه کوفه و شام همه ایستاده

به تماشای شه و شهزاده

شه به روی نعش پسر افتاده

همه گفتند حسین جان داده

دیگه اینجا زینب کبری سر از خیمه بیرون آورد

هی صدا میزد وا اخیا وابن اخیا ای وای برادرم ای وای پسر برادرم

اومد خودشو رسوند به میدان

دستشو گذاشت رو شانه‌های برادر صدا زد اخی برادرم برادرم

انقدر گفت تا ابی عبدالله سر بلند کرد

صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

ایشالا پایین پا ناله بزنی

تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم

سوختم وز دل و پر از دل پر درد دعایت کردم علی جانم

آخرین توشه ام از عمر تو این بود علی

که غم انگیز نگاهی ز قفایت کردم

تو ز من آب طلب کردی و من سوزی

که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم

گر کمی آب نبودم که رسانم به لبت

داشتم اشکیو ایثار به پایت کردم

یه بند دیگه ایشالا حرم ابی عبدالله ناله بزنی

گفت علی جان نگشودی لب خود هر چه تو را بوسیدم

انقدر علی اکبر رو بوسه زد

نگشودی لب خود هرچه تو را بوسیدم

نشنیدم سخنی هرچه صدایت کردم

می‌گفت ولدی علی

پدرت را نبود بعد تو امید حیات

جان من بودی و تقدیم خدایت کردم

یه مرتبه سر بلند کرد دید زینب کبری ناموس خدا وسط لشکر مقابل چشم دشمنه

چه کنه ، صدا زد

جوانان بنی هاشم بیایید

علی را بر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم

علی را بر در خیمه رسانم

همه با هم علی جانم علی جانم علی جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *