حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

?حلیه المتقین

?جلسه هفتاد و نهم

در فضیلت سرتراشیدن و آداب اون انشالله بحث می‌کنیم .

یکی اینکه اهمیت این موضوع رو می‌خوایم از نظر روایات بحث بکنیم

امام کاظم علیه السلام در یه روایتی فرمودند :

سه چیز هست که هر کس لذت اون رو بچشه دیگه ترک نمی‌کند

یکیش مثلاً تو روایت اومده جامه رو کوتاه کردن هستش

مثلا لباس کوتاه پوشیدن لباس سبک پوشیدن مثلا لباس بلند می پوشد به زمین اصابت می کنه

سنگین میشه کثیف میشه بعد کوتاه که می‌کنه کیف می‌کنه لباس کوتاه که میشه انگار کیف می‌کنه .

یکی اینه یه موردشم سر تراشیدن هستش

حالا اون موقع که آدم موهای سرش رو می‌تراشه یک لذتی دارد.

مورد سومش رو خودتون بخونید دیگه که چی هستش.

امام صادق علیه الصلاة و السلام فرمودند که :

موی سر رو بتراشید تا چرک نگیره جونورا اونجا جا خوش نکنند.

قدیما خب بهداشت ضعیف بوده آب نبوده استحمام خیلی ضعیف بوده

مثلاً توصیه می‌کردند به اینکه موهای سرتونو بتراشید

شپشی اینجور چیزا مثلاً نره جا خوش نکنه تا گردن انسان چاق بشه

فرمودند موی سر رو بتراشید تا چشمتون جلا پیدا بکند

چشم قوی میشه اینم یه موردو بدن هم استراحتی می‌کنه

می‌دونید دیگه تغذیه این موها از بدن انرژی می‌گیره بدنو به زحمت می‌ندازه

چون این قراره تا اون تو که موها غذا برسه

بالاخره بدن هم استراحت می‌کنه موقعی که مو نباشه بدن استراحت می‌کند.

از حضرت کاظم علیه السلام هست که می فرمایند:

وقتی موی سر بلند شد چشم ضعیف میشه این یه مطلب

نورش کم میشه اینم یه مطلب

تراشیدن موی سر دیده رو جلا میده چشمو فوی می‌کند.

پدر مادرای قدیم بچه‌ها رو تابستون که می‌شد می‌خوابوندن زمین این سر بچه رو با تیغ می‌تراشیدن

خب یه بحثی مطرح کردن در رابطه با اینکه زمان تراشیدن موی سر مثلاً کی باشد؟

امام صادق علیه السلام فرمودند که : من سرم رو هر جمعه می‌تراشم .

حالا از کجا باشه چه جوری باشه ؟

تو فقه الرضا اومده که موقعی که می‌خواید سر موهای سر رو بتراشید

رو به قبله بشو از جلوی سر یعنی از پیشونی شروع کن به نزدیکی گوش‌ها که رسیدی

این دعا رو بخون : بسم الله و بالله و علی مله رسول الله

به نام خدا به نام ذات پاک خدا شروع می‌کنم بر آیین رسول خدا بر سنت و روش او و در دین خود خالص

و سنت و سنت حنیفا مسلما و ما انا من المشرکین اللهم اعتنی به کل شهرته نورا

خدایا بارالها من در مقابل هر تار مویی در قیامت نوری آشکار به من عطا بکن.

بابت هر مویی که افتاد روز قیامت یه نور به من عطا بکن

می‌فرماید و بعد از تراشیدن تمام موی سر این دعا رو بخون

اللهم زیننی بتقی

و جن ابن ردا و من را از هلاکت حفظ بکن

مو و پوست من را از گناه و تمام اونچه که برای من نمی‌پسندی دور کن

بعد می‌فرماید که : چون من از برای خودم مالک هیچ سود و زیانی نیستم.

یه دعای دیگه ای هم اومده هنگام تراشیدن موی سر که معنیشو براتون می‌خونم

که به نام خدا و بر آیین رسول خدا و بار خدایا در مقابل هر تار مویی در روز قیامت نوری به من بده

بار خدایا من رو با تقوا زینت بده و از پستیها منو دورم بکن

اینم یه دعا انشالله که اون‌هایی که عامل هستند این دعاها رو هم لحاظ بکنند

خدا به شما خیر بده یک جمله هم ذکر مصیبت کنیم عرض روضه کنیم .

حالا قبل از اینکه روضه رو هم من بگم این مطلب رو هم خالی از لطف نیست بگم

علمای ما مثلاً ببینید آقای رفیعی قزوینی خب یکی از علمای خیلی برجسته بوده ایشون می‌فرمودند که ؛

مو رو باید تراشید یا کوتاه کرد ببینید من روایاتش رو گفتن نگاه علما رو هم بگم بد نیست

آیت الله رفیعی قزوینی می فرماید که مو رو باید تراشید یا کوتاه کرد

مویی که فرق بین مرد و زنه خب یعنی اینجا موها رو تراشید چون تمام آرزوهای دور و دراز خودم رو قطع کردم

وقتی مو رو که قطع می‌کنی می‌تراشی معنیش اینه که تمام آرزوهای دور و دراز خودم را قطع کردم به بیرون ریختم.

تراشیدن سر از کوتاه کردن موی سر بهتره این حرف ایشونه

چون که تراشیدن از بیخ و بن کندن هستش و اشاره به اینه که

آنچه آرزو داشتم همه رو از بیخ و بن کندم و دور انداختم

و دیگه هیچ آرزویی رو به دل خودم راه نمیدم .

خدایا غیر از آرزوی تو هیچی دیگه تو دل من نیست . آرزو دیگه‌ای در دل ندارم

تمام آرزوها رو دور ریختم جز آرزوی هستی و زندگی که اون رو دیگه نمیشه قطع کرد.

یادم هست یه وقتی مثلاً برای اینکه آدم نگاهش به این طرف اون طرف نباشه حواسش پرت این طرف اون طرف نباشه خودنمایی نکنه

بعضی از علما دستور می‌دادن می‌گفتن موهای سرتونو بتراشید

همین آقای آیت الله رفیعی قزوینی نوشته که بریدن موی سر اشاره به بریدن اضافات زندگیه.

مو اضافه بدنه دیگه ، می‌فرماید بریدن موی سر اشاره به بریدن اضافات زندگیه

از همه چیز ببر و قطع علاقه کن

محبت همه رو از دل بیرون کن و فقط و فقط با خدا وصل کن موی سر خودت رو.

یعنی فضولات زندگی رو ببر و قطع کن و دور بریز .

توی روایتی اومده که یکی از علت‌های کند رفتن در صراط اخروی

که آدم تو صراط اخروی آدم آهسته میره کند میره خارها و قلاب‌هایی که در صراط قرار گرفته

و نمی‌ذارند کسی عبور کنه و قدم برداره این خارها و این قلاب‌ها رو قیچی کن قطع بکن

بذار کار که که سرعتت تو صراط تند بشه. حالا همین جا هم این طوری هرکسی توجه ش این باشه یک ساعت بره جلو آینه و اینطوری اونطوری بکنه و

سرعتش تو کسب معارف پایین میاد و لذا توصیه می‌کردند به تراشیدن موی سر.

تو این روایات اومده که امام صادق علیه السلام موی سر خودشو می‌تراشید

ولی اگر انسان حال و حوصله داشته باشه موی سرشو مرتب بشوره شونه بکنه

روغن مالی بکنه اونورشم هست که خوب نگه داره ولی اگه کسی می‌خواد سیر داشته باشه

سیرشم سرعت داشته باشه توصیه می کردند موی سرش رو یتراشد.

عرض روضه کنیم یه چند جمله بگیم

صل الله علیک یا اباعبدالله

صل الله علیک یا اباعبدالله

امروز روز پنجشنبه است دل هامون رو ببریم حرم امام حسین

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

حرمت عرش معلست اباعبدالله

هر که نام تو آورد و اشکش ریخت

او نظر کرده زهراست اباعبدالله

آقا جان ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم

سینه زن زینب کبراست اباعبدالله

می دونید چه روضه ای یادم افتاد

اون ساعتی که می‌خواست بره سمت میدان دست عبدالله یادگار امام حسنو گذاشت تو دست خواهر

گفت جان تو جان این بچه

یه لحظه این بچه رو ول کنی این کار دست ما میده

این میاد وسط میدان اینو نگهش دار خواهرم اینو نگهش دار

بی بی زینب هرجا می‌رفت این بچه رو با خودش می‌برد

این طرف اون طرف این خیمه اون خیمه یه جا بی بی دستشو رها کرد

یه جا بی بی دستشو دست این بچه رو ول کرد کجا ول کرد

اون ساعتی که دید نیزه‌دار داره با نیزه می‌زنه

شمشیردار داره با شمشیر می‌زنه

اونجا بی بی زینب می‌خواست بزنه به سر و صورتش یه لحظه‌ها یه لحظه غفلت کرد این بچه دوید سمت میدان

امام حسین نگاه کرد دید عبدالله داره میاد صدا زد از تو گودال

خواهر نگهش دار خواهر نگهش دار بی بی زینب هر کاری کرد این بچه رو بتونه کنترلش کنه نگهش بداره نشد

این بچه می‌دوید سمت گودال هی صدا می‌زد والله لا افارق عمی

به خدا قسم از عموم جدا نمی‌شم

یه خورده نزدیک‌تر شد وسط لشکر که رسید هی صدا می‌زد

غریب گیرش آوردید فکر کردید کس و کار نداره

فکر کردید سرباز دیگه نداره

من خودم یه تنه سربازشم

قربونت برم عبدالله چه کردی وارد گودال شد دید یکی می‌خواد سر عمو رو بزنه

دستشو برد جلو که نذاره این شمشیر به دست عبدالله خورد

دست به پوست آویزان شد

صل الله علیک یامظلوم یااباعبدالله

این بچه وارد گودال شد بدن عمو رو بغل کرد

عمو هی می‌بوید هی می بوسد

صدا زد عبدالله پسر برادرم صبر کن خدا به تو اجر می‌دهد

می‌خواست عمو رو بوسه کنه یه مرتبه تیر سه شعبه گلوی عبدالله را هدف قرار داد

دیگه نتونست عمو رو ببوسه عمو هم صورت خودش رو برگرداند

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *