بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۱۱۹
●و قال علیه السلام :لِکلِ مُقبل اَدبار وَ ما اَدبر کَان لَم یَکُن
●حضرت میفرماید : برای هر چیزی که رو میاره سمت شما ،یه روزی هم پشت خواهد کرد .
مثلا توی این دنیا هر چی گیرت بیاد یه روزی هم می بینی از دستش خواهی داد .ردخور نداره این قاعده
لکن مقبل ادبار ، برای هر چیزی که آورنده هست پشت کننده هم هست .
یه روزی رو کرد فردا پشت می کنه
و ما ادبرکان لم یکن، و اون چیزی که پشت می کنه
کان لم یکن ، گویا اصلاً هرگز نبوده.
اصلاً شما الان جوونی بهتون نبوده ،جوونی بهشون پشت کرده گویا ، انگار چنین چیزی اصلا نبوده .یه خاطره ی هست اصلا انگار نبوده یه خوابی بوده .
پس اینکه ماها توجه به این مسئله داشته باشیم خورده خورده خیلی چیزهامون رو اصلاح می کنه . باورکن دیگه وقتی چیزی رو از دست بدیم دیگه ناراحت نمیشیم .
یه چیزی هم گیرمون بیاد خیلی خوشحال نمیشیم، زهد با همین فلسفه درست میشه .
زهد با همین کلمه امیرالمومنین درست میشه، زهد یعنی من لباس عجیب وغریب بپوشم مثلاً کارای عجیب و غریب ،مثلاً خلیفه دومدکمه های لباسش رو باز می زاشت مثلا تو مسجد میخوابید و یه کارایی میکرد و اینها مثلاً میگفتن عمر زاهده ،
آیا واقعاً زهد به اینه که آدم این کارا رو بکنه ،
زهد اینه که امیرالمومنینی که چهل هزار دینار طلا درآمد داره .
شما شب میبینی خودش گرسنه سرش رو میزاه روی متکا میخوابه، بچههاش می بینی گشنه می خوابن .
یعنی به این چهل هزار دینار اصلا هیچ توجهی نکرده .
معاویه یکی از دوستانش گفت به خدا قسم اگر علی یه خانه داشت پر از طلا و یه خانه داشت پر از کاه اول طلاها رو در راه خدا رد می کرد می رفت ، بعد که طلا تموم میشداز فقیر معذرت خواهی میکرد که ببخشید تموم شد .
شماها چی شما ها هم چین روحیه ی دارید هرچند ببینید ماها یه اشتباهی که داریم اینه که اونا رو مقایسه میکنیم .میزاریم توی ترازو
امیرالمومنین علیه السلام الان اصلاً نباید با اونا مقایسه کرد .
قبلا ها یه حدیث دیده بودم حدیثه عجیب و غریب فرمود:
من فضله علی فلان و فلان
کسی که بگه علی علیه السلام ازفلانی فلانی بهتره فقط کفَر، کافر شده .
این معنیش اینکه چرا اسم امیرالمومنین رو آوردی کنار اون نامردا ،
این چه مقایسهای بود این تشبیه این مقایسه این مثل مقایسه عسل و زهرمار …
میگن عسل و مربا ، میگن عسلو مثلاً شربت اما نمیگن عسلو زهرمار ،
اینا زهرمارای تاریخن کجاشون مرباس
کجاشون شربته، هیچی زندگیشون اصلا شکر نداره همش تلخه .
خب پس زاهد امیرالمومنینه، عابد امیر المومنینه ، عالم امیرالمومنینه، مابقی همه باید برن …..
خب عرض به خدمتتون که یه وقتی آقاامیرالمومنین علیه السلام خبر بهش رسید که شریع معلون خونه خریده هشتاد دینار طلا داده، امیرالمومنین یه نگاه خشمگینی کرد.
شریع تو آینده نزدیک کسی پیش تو خواهد اومد که به این سند مالکیت تو هیچ توجهی نمیکنه منظورش عزرائیل .
عزرائیل میاد اصلا به این سند خونه ت نگاه نمیکنه .فرمود نکنه این خونه رو از مال دیگران خریده باشی. یا پایه ش از غیر حلال باشه.
آقا فرمود اگر این جوری باشه خونه بخری از مال دیگران و حرام و اینها، میدونی چه بلایی سرت میاد ؟
تو هم تو دنیا زیان کردی هم تو آخرت. اگر قبل از اینکه این خونه رو بخری میومدید پیش من من برای تو یه سندی مینوشتم که به خرید اون اصلاً دیگه هیچ میلی نکنی ولو به یه درهم.
یعنی یه خونهای بهت ، یه سندی برات درست می کردم که اصلا رغبت نکنی یه درهم بدی این خونه رو بخری ،
یه قباله این جوری نوشتم این خونه ای که بنده خوار از دیگری که مرده یا آماده کوچ هست به عالم آخرت خریده. خونه ای که خریده از منزلهای فریب دهنده تو محل آدم های فناپذیر که از این دیدید که ،سند می نویسن چهار تا حد درست می کنند دیگه بالا و پایین راست، چپ این خونه از بالا مثلاً حدش اینه از راست حدش اینه…چهار تا حد یه حد و حدودی براش درست می کنند.
آقا امیر المومنین فرمود این خونه ی که من برات درست میکردم چهارتا حد داشت.
حد اول پیشامدهای ناگوار بود .
تو این دنیا این خونه بنا همش پیشامد اتفاقهای ناجور ناگوار
حد دومش اندوه و مصیبتهای متصله.
شما همش یا غصه جوونتو میخوری یا غصه خانومتو میخوری یا غصه خونتو میخوری همش متصل ادامه داره .
حد سومش آرزو و خواستههای هلاک کننده.
و حد چهارم این به سوی شیطان داره میکشانه.
بعد حضرت فرمود تو این خونه به در این خونه به سوی شیطانم تازه باز هستش .
بهای این خونه از دست دادن شرافت، نفسه ببینم بازم با این حال حاضر بودی یه خونه بخری؟ نه این جوریه …
حضرت این طوری شریع ،حالا شریع آدم خیلی خدا لعنتش کنه تو قصه حضرت مسلم
و همین طور توی قصه کربلا این ملعون مسئول بود.
این حرف حرف امیرالمومنین با عموم مردم نیست با مسئولینه اونایی که پست میگیرن یه ماه بعد میبینی خونهدار شدن .
بله این حرف خطاب به مسئولینه ، تو که پست داری نباید یه ماهه یه خونه یه ویلا بخری تو شمال یه دونه چی و اینها …
مسئولین دولت قبلی الان هم همون ها سرکارند خدا انشالله هدایت شون بفرماید.
خب یه جمله هم عرض مصیبت و عرض روضه
دلهامونو ببریم در خانه آقا امیرالمومنین علیه السلام
امروز روز آخر آقا امیرالمومنین علیه السلامه امروز دیگه حضرت آخرین نگاههاشو میکنه به حسنین
آخرین نگاهاشو می کنه به زینبین
و میبینه آینده قراره چه اتفاقها و چه بلاهایی سر این بچهها بیاد
کینههایی که تو دلها نگه داشته شده قراره بعد از امیرالمومنین رو سر این بچهها خالی بشن
این امروز دیگه تقریبا لحظات آخر حضرت دارد که یه پارچه زرد رنگی رو به سر بست بعد وقتی که یکی از اصحاب اومد عیادت
حضرت نگاه کرد گفت به خدا قسم نفهمیدم صورت امیرالمومنین زرد تره یا این پارچه
زهر اثر کرد بعد جلوی چشم خب حضرت زینب وحضرت ام کلثوم همه دختر
یه مرتبه صدای شیون از تو خونه بلند میشد تا لحظات آخر هی سفارش کرد گفت
الله الله فی الیتام
حواستون به یتیمها باشه یتیما رو مراقبت کنید حواستون هی حضرت تمام وصیت ها رو کرد سفارش ها رو کرد همه دیگه توی اون لحظات آخر
روضه من این باشه معذرت میخوام ازهمه شما صدا زد همه بچه ها بیرون برن الی بچههای فاطمه فقط بچه های بیبی بماند
داردهمه سرشون رو انداختن پایین رفتن بیرون اما یه آقایی انگار دم در وایساده داره نگاه میکنه
اون کیه قمر منیر بنی هاشم ابالفضل امیرالمومنین تا دیدن ابوالفضل علیه السلام داره نگاه می کنه صدا زد ابوالفضلم پسرم
بیا تو هم بیارکنار ما یعنی تو هم یه جورایی جزبچههای زهراعلیه السلام
دارد تو اون لحظه آقا امیرالمومنین این حرف خیلی حرفه بزرگیه دست امام حسین رو گرفت گذاشت تو دست ابوالفضل علیه السلام
صدا زد عباس تو رو جان حسین حواست به حسین من باشه
کربلا حسینم غریب میشه
حواست به حسین باشه این سفارشها رو هم کرد و من دیگه معطلتون نمیکنم یه جمله عرض روضه وعرض مصیبت
صلی الله علیک یا امیرالمومنین یاعلی ین ابی طالب انا توجهنا و شتشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیه عندالله اشفعنا عندالله