بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۲۴۹
●و قال (علیه السلام ): اَنا یَعسوب المُومِنین ، وَ المَال یعسُوب الفجَار
حضرت امیر صلوات الله علیه میفرماید که :
انا یعنی من . یعسوب مومنین هستم، پیشوای مومنین هستم.
پیشوای فجار، پیشوای بدکارا ،میفرماید :
و المال ، یعنی مال . یعسوب الفجار ،
فجار یعنی کسی که درنده س ،کسی که بدکاره.
پس حضرت امیر صلوات الله علیه میفرمایند که :
مومنها از من پیروی میکنند، فاجرا دنبال مال هستند ،دنبال ثروت اندوزی هستند.
بعدیعسوب چیه ؟ زنبوران عسل از یعسوب ، یعنی رئیس خودشون پیروی میکنند.
یعسوب به این ملکه زنبوران عسل گفته میشه که وقتی میاد به پرواز ، بقیه زنبورایی که توی کندو هستند اونها هم دنبالش راه می افتند به پرواز که باهاش زندگی میکنند ،
دنبال اون ملکه هستند، اون ملکه رو یعسوب میگن . تو عرب به این ملکه میگن یعسوب.
بعد دارد که خب از اون استفاده کردند به رئیس، به رئیس هر قومی هم میگن یعسوب .
از اونجا این کلمه رو گرفتند آوردند استفاده کردند . هر جایی که یه ریئسی باشه از هر قومی به اون هم میگن یعسوب.
پس امام میخواد بگه که افراد با ایمان که به معنویتها میاندیشند و با افرادی که مادی هستند بیایمان هستند و فقط به ثروت میاندیشند اینا فرق میکنند.
اونها گروه اول رئیسشون من هستم،
گروه دوم رئیسشون ثروت هستش .
من پیشوای مومنانم ولی پیشوای فاجرا مال و ثروت هستش .
بعد این مطلبی که امیرالمومنین فرمودند ، با توجه به اون دوران خودشون به اون عصر خودشون ، خیلی به خوبی این معنا آشکار میشده .
یه عدهای بودن دنیا پرست اطراف امیرالمومنین که بعد نه دنیا پرست بودن اطراف امیرالمومنین که بعد حضرت رو رها کردند،
ول کردن و به همین دلیل رفتن به سمت معاویه .
میخوایم مثال بزنیم ، این طلحه و زبیر . اینا آدمای دنیا پرستی بودند که دور امیرالمومنین بودند، اطراف امیرالمومنین بودند،
دیدند که از امیرالمومنین اینجوری پول مفت ، پول درمیاد از امیرالمومنین ،امیرالمومنین هم پول میداد،امیرالمومنین هم خرج میکرد.
منتها رو حساب خرج میکرد ، و رو منطق خرج میکرد . اینکه ما یه جوری حرف بزنیم امیرالمومنین اصلا خرج نمی کرد، امیرالمومنین اصلا پول نمیداد این غلطه .
بعد تو ذهن بقیه هم یه جوری میاد که اصلاً امیرالمومنین یه قطره ازش نمی چکید نه،
اتفاقا خوب خرج می کرد امیرالمومنین روی حساب ،روی عدالت ، روی نظم ،روی قاعده ، روی میزان.
یه عده ای نمیخواستن روی عدل باشه بی حساب وکتاب باشه همونطوری که زمان عثمان بیحساب و کتاب بود..
اینا به هم ریختن دیدن که نه نمیشه ما این رو نمیخوایم ، ما میخوایم بیحساب و کتاب باشه مثلاً یلخی باشه.
بعد اینا چیکار کردند ، دیدن که اومدن ببین اینقدر رو حساب اینقدر رو کتاب وقتی که وارد بر امیرالمومنین علیه السلام شدن ،
حالا یا شب بوده یا روز بوده ، اتاق تاریک بوده حضرت یه شمعی جلوشون روشن بود که فرمودند :
همون ابتدا فرمودند ، کارتون خصوصیه یا مثلاً مربوط به امت اسلامی ؟
گفتند که نه علی جان، ما با تو کار خصوصی داریم .
حضرت فورا این شمعی که جلوشون بود و اینطوری خاموش کردن ، خاموش کردن یه شمع دیگه روشن کرد گفتند،
آقا چیکار دارید میکنید ؟ حضرت فرمودند ؛
اون شمع از پول بیت المال خاموش کردم شما کارتون عمومی نیست ربطی به امت مسلمین ، کارتون خصوصی این شمع رو از جیب خودم خریدم.
حالا شما کارتون خصوصیه که اینا دیدن اینقدر ریزه، انقدر دقیق هست این به اون اشاره کرد بریم بریم ،پاشو بریم .
که بعد حالا تو راه داشتند میومدن ببینید آدمی که بیحساب و کتاب فکر میکنه ، تو راهم که میومدن بصره و کوفه رو بین هم تقسیم کردن که کوفه مال من ،بصره مال تو.
اون یکی میگفت نه بصره ، اختلاف بعد بعدشم تقسیم کردن کوفه و بصره رو یه چنین چیزی .
بعد حالا اومدن پاشو بریم که بعد حضرت فرمود طلحه ، زبیر نکن اینجوری ،
گفتند ما سفت وایسادیم بعد رها کردند، ول کردند و بعد رفتند سراغ عایشه، از اونجا یه چیزی در بیاد از اون طرف یه چیزی در بیاد.
یه قصه ای هم در مورد عقیل هست ، همینطوریه که عقیل هم اومد ،
حالا عقیل مرد بزرگی بوده . حالا چه جوری شد اینجا یه لحظه یه دفعه که از دید امیرالمومنین هیچی در نمیاد ،
پول رو اینجور چیزا ، پول مفت بازم پول مفت در نمیاد. اون قیدش مهمه اگه ما گویندگان بتونیم رو منبر اون قیدشم بزنیم که تصور غلط درست نشه .
امیرالمومنین خرج میکرد اتفاقاً وقتی که حضرت امیر صلوات الله علیه رو کار اومد ، حقوق سربازا رو دو برابر کرد .
حقوق سربازا زمان عثمان مثلاً ده میلیون بود زمان آقا امیرالمومنین که شد خلیفه،
حقوق سربازا رو کرد بیست میلیون . خیلی ها این کار ،کار بزرگیه.
یعنی یه کسی بتونه انجام بده خیلیه ، حضرت حقوق سربازها رو دو برابر کرد یعنی بیست میلیون ولیکن اینجا یه عده ی بودند اینجوری
دیگه امیرالمومنین و رفت شام ، رفت شام به دامن معاویه که بعد اونجا معاویه گفت ،
از علی علیه السلام بد بگو که نگفت ، که نگفت اونجا خودش رو نگه داشت حالا به هر حال که میگن یه کنیزی داد و چی شد این حرفها که بماند.
صلی الله علیک یا اباعبدالله