بسم الله الرحمن الرحیم
عرض کردیم که در رابطه با حوادث بعد از پیامبر خدا صحبت میکنیم
و اینکه امت به سمت جاهلیت برگشتند و خلاف مسیر حرکت کردند
تعصبهای قبیلهگری و تعصبهای حالا عربیت و اینجور چیزها همه دست به دست هم داد
که اون چیزی که خدا و پیغمبر میخواد نشه و اهل بیت عصمت و طهارت مورد هجوم قرار گرفتند
بنابر نقلهایی که عرض کردیم از منابع اهل تسنن
و به این هم اکتفا نکردند کار به جایی رسید که به اموال و داراییهای اهل بیت هم حمله کردند
داراییهای اهل بیت رو هم مورد دستبرد قرار دادند نه فقط فدک
بلکه هرچی بود غیر از فدک بالاخره یک سری زمینهای دیگهای بود
یک سری غنایم دیگهای بود از جنگها حاصل شده بود اینها همش به تاراج برده شد
و خب در نقلی که حالا خود اهل تسنن دارند معجم الاوسط طبرانی یا مجمع الزوائد
علی بن ابی بکر یه قصهای رو از عمر میاره که میگه عمر میگه
اون گاهی که پیامبر اکرم جهان رو ترک کرد من و ابوبکر به نزد علی علیه السلام رفتیم
به او گفتیم در مورد اونچه که پیامبر به جای گذارده تو چه میگی
علی علیه السلام گفت ما از همه کس به رسول خدا نزدیکتریم یعنی
طبق قانون همه این اموال همه این داراییها به ما میرسه
عمر میگه من گفتم که در مورد اونچه که از ماترک پیغمبر خیبر به جا مانده
در مورد اون چی میگی فرمود اونچه که در خیبر هم هست مال مائه
میگه گفتم پس اونچه که در فدک باقی مونده چی حضرت فرمود که اون هم مال مائه
بعد میگه عمر میگه من گفتم پس مگر اینکه از رو جنازه من رد بشی که به اینا برسی
ببینید این نقلیه که خود اهل تسنن دارند که عمر گفت مگر اینکه از جنازه من رد بشی به اینها برسی
خب حالا اقداماتی که اهل بیت علیهم السلام داشتند خود حضرت زهرا سلام الله علیها خصوصاً
یکی این بود که آمدن و صحبت کردند و استدلال آوردند بحث کردن و گفتگو کردند
مثلاً یکی از گفتگوهایی که حضرت داشتند یعقوبی آورده
یعقوبی مورخه میگه که فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر نزد ابوبکر آمد
میراث پدرش رو از او خواستار شد اما خلیفه به او گفت که پیامبر اینجور فرموده
انا معاشر الانبیا لانورث ما خاندان نبوت ما گروه پیامبران میراث نمیدیم
ما از ما چیزی به ارث نمیرسه ما ترکنا صدقه اونچه که از ما باقی میمونه صدقه است
حضرت زهرا سلام الله علیها جواب ابوبکر اینطور دادن فرمودند
آیا حکم خدا اینه که تو از بابات ارث ببری بعد من ارث نبرم
حکم خدا اینه که تو ببری من نبرم حضرت فرمودند آیا پیامبر خدا نگفته حق و حرمت مرد در درباره فرزندانش رعایت میشه
بابا خب باید شما چی دارید میگید اینجا دارد نقلی که او دارهها یعقوبی میگه
ابوبکر شروع کرد به گریه کردن شروع کرد به گریه کردن و اشک ریختن
که حالا دیگه اینجا شروع کرد به گریه کردن خلاصه از این قبیل
یا مثلاً عایشه طبق نقل بخاری و مسلم میگه که فاطمه دختر پیامبر
کسی رو فرستاد و میراث خودش را از ابوبکر طلب کرد یعنی خالصه پیامبر در مدینه شامل اموال بنی نظیر
بعد فدک یعنی فقط هم فدک نبوده اینا هم بوده و باقیمانده ای از خمس خیبر
میگه فقط فدک نبوده بعدم عایشه به نقل از گفتیم بخاری و مسلم
دیگه تو نزد اهل تسنن چه کتابی بالاتر از صحیح بخاری و صحیح مسلم
بالاتر از این دو تا کتاب پیش اهل تسن کتابی نیستش که بعد از قرآن
خب عایشه پس داره میگه فقط فدک نیست اموال بنی نظیر
بعد خمس خیبر همه اینها هستش ابوبکر گفت که پیغمبر فرموده که
حالا کی شنیده این حدیث رو هیچ کسی تو عالم خلقت جز ابوبکر اینو نشنیده
که میگه ما رث به جا نمیذاریم پیغمبر اینجوری فرموده که
اونچه که از ما باقی میمونه صدقه هستش میگه که ابوبکر
از اینکه به فاطمه سلام الله علیها چیزی بده امتناع کرد
اینو عایشه داره نقل میکنه فاطمه از این رفتار ابوبکر خشمگین شد و تا روزی که از دنیا رفت از او دوری گزید
و با او سخن نگفت میگه او شش ماه بعد از پیغمبر زندگی کرد
و آنگاه که وفات یافت شوهرش علی ایشان را شبانه دفن کرد و ابوبکر را از آن خبردار نساخت
جلد پنجم صحیح بخاری و جلد سوم صحیح مسلم
این یکی از اقدامات اهل بیت بود حضرت زهرا سلام الله علیها بود
که خب اومدن بحث کردن و استدلال کردن که ما حقمونو میخوایم
اما وقتی که دیدن اینها اقدامی نمیکنن و گوش نمیکنن اونچه که مثلاً هست رو تسلیم نمیکنند
حضرت گفتیم رو آوردن به مبارزه منفی مبارزه منفی چی بود
یعنی اینکه تو نمازم شماها رو نفرین میکنم و از اینها رو گرفت و
بعد اینا رو دیگه اصلاً ملاقاتم حضرت راه نمیداد و خدمتتون عرض بکنم
از این قبیل کارها اینا مبارزات منفی بود و ضمن اینکه حضرت دوباره شفاف سازی میکرد
در همین لینک که مبارزه منفی میکرد میومد تو مسجد حضرت یک مرتبه آمدند تو مسجد خطبه خوندن
که این خطبه معروف شد به خطبه فدکیه
ولی هیچ حرفی در مورد فدک نمیزنه چرا در مورد فدک نمیزنه چون
فقط فدک نیست دایره این وسیعتره تمام اموال را شامل میشه تمام داراییها را شامل میشه
اگه میگفت فقط فدک ذهنها فقط میرفت سراغ فدک
اما توی خود خطبه فدکیه هیچ کلمهای از فدک نمیاد یعنی حضرت مطالبه که میکنه
به صورت عمومی و کلی و این یکی از خطبههایی که حضرت میاد و توی مسجد مطرح میکنه
و من شنیدم از اساتیدمون که خیلی این خطبه نورانیت داره
و در اوج فصاحت و بلاغت و بسیار و خیلی از اساتید رو من دیدم سفارش میکردن به حفظ ماهارا ما طلبه ها رو
به حفظ این خطبه فدکیه حالا خدا توفیق باشه انشالله یه وقتی به اون خطبه هم بپردازیم
اما آخرین مطلب که خدمتتون عرض بکنم حضرت زهرا سلام الله علیها
در کنار همه این اقدامها یک اقدام خاصی هم کردند
و اون اقدام خاص رفتن به در خانه مهاجر و انصار و با اونها صحبت کردن
و اونها رو مورد خطاب قرار دادن که خب دارد حضرت اینها رو صدا میزد
به اینها میگفت ای گروه انصار خداوند و دختر پیامبرتون رو یاری کنید
این کلام حضرت زهرا بوده با انصار اون روزی که با رسول خدا شما بیعت کردید
بیعتتون بر این بود که همونطوری که از زن و فرزند خودتون دفاع میکنید از پیغمبر و فرزندان پیغمبر هم دفاع کنید
اون موقع شما بیعتتون این بود خب حالا الان به همون پیمانی که با پیغمبر بستید عمل کنید
مگه نگفتید به پیغمبر که ما همونجوری که از بچمون دفاع میکنیم از بچه تو دفاع میکنیم
من بچه پیغمبرم دیگه بیاید از ما دفاع بکنید خب چه میگفتند جواب اینها چی بود
یه جمله دیگه کار از کار گذشت همشون همین حرفو میزدن
کار از کار گذشت و ما با این مرد بیعت کردهایم دیگه نمیتونیم باهاش مخالفت بکنیم
خب الان رئیس یکی از قبیلهها سعد بن عباده است که
خودش دنبال حکومت بود دیگه حالم قهر کرده و رفته یه گوشه نشسته داره حسرت میخوره غصه میخوره
اون که هیچ اون یکی هم که جلو جلو رفتم با ابوبکر بیعت کردن
دیگه آخرش میگفتن دیگه کار از کار گذشته دیگه نمیشه کاری کنیم
حضرت زهرا این کار رو هم انجام دادن بیعت دوم باطل هستند اصلاً
اصلا نامشروع حضرت زهرا سلام الله علیها همه این کارها رو داره انجام میده برای اینکه به اینا بفهمونه
که اون بیعت شما نامشروع داره اون بیعت اول رو داره یادآوری میکنه
میگه شما با پیغمبر اینجوری بیعت کردید حالا پس الان عهدی که قبل از این بستید و اینو عمل بکنید
عربی که اینقدر مقید به عهد و پیمان بود خیلی برای عرب بحث عهد و پیمان حیاتی بود
اما اینجا ببینید زدن زیرش خدا انشالله به آبروی محمد و آل محمد توفیق به ما بده که بتونیم اینها رو خیلی شفافتر و واضحتر به شما منتقل بکنیم
روز چهارشنبه است من نیت کردم گفتم دلهاتونو میبرم در خانه حضرت رضا علیه السلام
انشالله خود امام رضا یه عنایتی به ما بکنند
توی این عالم هستی که همه رو به فناست
این شعر رو من به دلم نشست یه بیته ایشالا میگم شما هم حفظ کنید
یه وقتایی زمزمه کنید وقتی تو خلوتتون بگید
توی این عالم هستی که همه رو به فناست
به خدا یه دل دارم اونم مال امام رضاست
قربون حرمت بشم آقا قربون صفات بشم یا امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت یا امام رضا یه لحظه چشمهای سرتون رو ببندید
دلهاتونو بیارید حرم امام رضا یه گوشهای از نگاه به گنبد طلای امام رضا بکنید
حضرت رو صدا بزنید آقا رو صدا بزنید آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
فرمود اباصلت اگر دیدی عبا سرم کشیدم بدون منو مسموم کردن
درها رو پشت سرم محکم کن کسی رو راه نده
اباصلت میگه دیدم آقا میاد عجیب و غریب عبا به سر کشیده
مثل مار به خودش میپیچه یا الله شیخ صدوق میگه
۵۰ بار رو زمین نشست بلند شد وارد حجره شد میگه دیدم زیر لب هی میگه میوه دلم پسرم جواد
کجایی بابا هر پدری آرزوش اینه لحظه جان دادن سرش به دامن پسرش باشه
اما لایوم کیومک یا اباعبدالله به فدای اون آقایی بشم کربلا
عوض اینکه پسرش زین العابدین بیاد امام زمان فرمود الشمر جالس علی صدرک
حسین جان حسین جان