بسم الله الرحمن الرحیم
■حکمت شماره ۳۶۴
●قال (علیه السّلام) : اِذا احتَشَمَ المُومِنُ اَخَاهُ فَقَد فَارَقَهُ
● هنگامی که مومن، برادر با ایمانش را به خشم آورد و شرمگین سازد مقدمه جدایی از او را فراهم کرده است.
آقامون امیرالمومنین علی علیه الصلاة و السلام در این حکمت میفرمایند که :
اذا ، یعنی وقتی هنگامی
وقتی که احتشم
یعنی به غضب در بیاره به خشم بیاره
به خشم بیاره مومن ، برادرش رو
یه مومنی برادر دینی خودشو عصبانی کنه ناراحت بکنه به خشم در بیاره به غضب در بیاره
خب چه اتفاقی میافته ؟ نتیجه این به غضب درآوردن برادر چیه ؟
می فرماید: فقد فارقه
به تحقیق که اسباب جدایی او رو فراهم کرده
و رو از خودش جدا میکنه دور میکنه .
خب ما در حکمتهای گذشته اگه یادتون باشه ،
امیرالمومنین چقدر سفارش کرد به دوستیابی.
فرمود؛ عاجزترین مردم چه کسانی هستند ؟
کسانی که دوست ندارند . فرمود ؛ عاجزتر از بدبختتر از او کسی که دوست داره و دوست خودشو ضایع میکنه .
دوست بالاخره انیسه دیگه ، همراه دیگه خب اینکه آدم تو مسیر سیر و سلوک حتماً یه دوست داشته باشه
این دوست او رو کمک باشه تو مسیر به سمت خدا یار و یاور باشه.
این یه چیزیه. خیلی مهمه بزرگواران انقدرم مهمه ،
مثلاً ببینید تو قیامت تاثیر دوستو میخوام بگما تاثیر دوست ،
تو قیامت یه عدهای فریاد میزنن ، یا لیتنی ای وای بر من
ای کاش من ، لم اتخذ فلان خلیلا
فلانی رو دوست خودم انتخاب نمیکردم. هم بنده میدونم هم شما میدونید ،
تو زندگیمون مسیر زندگیمون رو اونقدری که دوستان تغییر دادن ، پدر و مادر تغییر ندادند.
اونقدری که پسر خالممون رو ما تاثیر گذاشته ، خالهمونو شوهر خالهمون رومون تاثیر نذاشته ،
چرا ؟ چون پسر خالمون دوستمون بوده . اونقدری که پسر عمومون رومون تاثیر گذاشته ،
عمومون روی ما تاثیر نگذاشته.
انقدری که پسرم همسایه روی ما تاثیر گذاشته ، عجیب و غریب ،
آنقدر که دوست رو آدم ، عجیب و غریب تاثیر میذاره و لذا میفرمایند ؛
آقا حواست باشه دوست انتخاب میکنی.
حالا یه دوست انتخاب کردی یه برادر دینی تو شد ،
برادر مومن تو شد ، مواظب باش این برادر مومن تو ، تو رو بالا میبره .
عیب تو رو میگه ، آینه توئه.
مثلا ببینید آینه خب شما وامیستی جلوش
جلوی آینه که وامیسی هم زیباییتو نشون میده هم زشتیهاتو نشون میده
اگه یه جایی صورتت مثلاً چرب روغن مثلاً سیاه باشه یا مثلاً خونی باشه
اینو قشنگ بهت نشون میده.
میگن برادر مومن هم همینه. یعنی برادر مومن میاد به تو زیباییتو نشون میده عیب تو به تو نشون میده
پس نزن ، این آینه رو نشکون . آینه رو سنگ نزن این آینه رو خراب نکن .
ماها برادر دینیهامونو نباید بپرونیم مهمترین برادران دینی شما چه کسانی هستند ؟
علما ، علما آخوندا ، نمیدونم مسجدی ها ،حالا یه کاری نکنید این عالم از دست شما ناراحت بشه
به هم بریزه ، خب میدونید حالا من تو این شرحی که میخوندم اینو پیدا نکردم این به ذهن خود بنده اومد که ،
اینکه چرا این مومن این برادر این دوست تو رو ول میکنه ؟چرا ولت میکنه؟
چون متصل هست به یک عالم بالاتر ، متصل هست به عالم غیب ،
دستش حالا اینجوری بگیم تو دست خداست.
اگه ببینه تو داری لگد میزنی ، اون میره پیش خدا
میگه من به تو نیازی ندارم خدا هست خدا منو بسه .
حسبنا الله و نعم الوکیل
این مومن با اون بقیه فرق میکنه ، بقیه پناهگاهی مثل خدا ندارن
منتها این مومن اگه سنگ بهش بزنی لگد بهش بزنی میره ول میکنه.
اینجوری نیستش که مثلاً چشمش به مظاهر دنیا باشه و بگه باشه ،
حالا من عیب نداره اخم کردی بهم چه کردی….
نه ول میکنه همه چیزو فکر میکنه میره فقد فارقه
چون در پناه خداست همه چیزو ول میکنه تورم ول میکنه میره.
پس مومن رو به خشم نیار ، دوست مومن خودت رو برادر مومن خودت رو به خشم در نیار،
که از دستش میدی . یه بار عصبانی کردی ، دوبار عصبانی کردی
دل چرکین میشه میزاره میره ، دیگه آینه نداری جلوش وایسیا .
آینه نداری خودتو ببینیا ، عیب و ایرادات ، اون موقعی که این بود هی میومد میگفت فلانی نکن غیبت ،
فلانی نکن تهمت ، فلانی نکن اینجوریه اونجوریه…
منتها دیگه آینه نداری ، حواست به این باشه که مومن رو به غضب نیاری.
دوست مومنت رو به خشم نیاری ، که اگه دوستت به خشم اومد تو رو ولت میکنه .
خدایا ما رو ببخش و بیامرز .
عاقبت امرمون ختم بخیر کن .
یه جمله هم ذکر مصیبت
امروز صبح دلها مونو ببریم در خانه آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
جانهای عالم فدای تو حسین جان
امان از اون ساعتی که آقا اباعبدالله بین دو نهر آب
خیلی عجیبه ها آدم رو اینها فکر میکنه ها
پسر فاطمه زهرا باشه پسر پیامبر خدا باشه
بین دو نهر آب با لب تشنه سر از
بله وقتی آدم نهر فرات رو می بینه
اینا رو که میبینه ها دلش میسوزه
میگه این همه آب یه قطره آب به ابی عبدالله ندادن
حالا عزیزانی که کربلا میرن وقتی تو اتوبوس نشستن میرسن
این مدیر کاروان میگه نگاه کنید دست راستتون این فراته
آدم نگاه میکنه این فرات به این عظمت بعد امام سجاد حق داشت که اینجوری گریه میکرد
وقتی که آب میدید آقا بلند بلند فریاد میزد
می گفت پدر من رو بین دو نهر آب با لب تشنه
آخه این امت به دستور پیغمبر قربانی میخوان بکنند
آب میدن به قربونی
پدر من رو آب ندادند با لب تشنه سر بریدند
اینجوری گریه میکرد اشک میریخت
بعد عزیزان یه چیزی بگم شماها تو روضه عطش تقلا بکنید بالا میرید
یعنی چی ؟ یعنی اگه گریه کنید تو روضه عطش
خدا بهتون رتبه میده مقام میده میبرتتون بالا
همچنان که هر پیغمبری رو میخواستن رتبه بدن روضه عطش میخوندند
روضه عطش امام حسین چیز عجیبیه اگه بتونی تو روضه عطش امام حسین تقلا کنید
گریه کنید آه بکشید ناله بزنید خدا میبرتتون بالا
دیگه حالا من روضه عطش خوندم
ادامه روضه عطش رو میگم
فدای اون آقایی که تو گودال قتلگاه
صدا میزد اسقونی یه جرعه آب بدید جگرم میسوزه
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
خدا رحمت کنه آقا مرتضی تهرانی رو ایشون میفرمودند
اگر کسی پرسید این آقا از کجا معلوم تشنه کشتنش
میفرمود از اینجایی که امام سجاد علیه السلام روی قبر بابا با انگشت سبابه نوشت
هذا قبر حسین ابن علی ابن ابی طالب الذی قتلوه عطشانا
این قبر حسین بن علیه
همون کسی که کشتن او را در حالی که لبهاش تشنه بود
جگرش از تشنگی میسوخت
حسین جان حسین جان