حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه هشتم

 

بحث در رابطه با خطبه ی فدک حضرت زهرا سلام الله علیهاست

خب جملات حضرت زهرا رو عرض کردیم هر چه قدر این جملات جلوتر میره آدم دوست داره برگرده و از نو بچینه و بیاد جلو

حضرت سخن رو اینطور شروع کردند الحمدالله علی ما انعم روایت داریم

هر کلامی که شروع بشه بدون بسم الله بدون الحمدالله اَبتر است

روایت گوناگون داریم بدون بسم الله بدون الحمدالله اگر کسی کاری رو شروع بکنه ناقص میمونه

خب به هر حال این یه چیزیه الحمدلله علی ما انعم حمد و ستایش برای خدا بابت اونچه که نعمت داد

و له الشکر علی ما الهم و برای او هست تشکر و شکرگزاری با قدردانی بابت اون چیزهایی که الهام کرد

به هر حال به بنده های خودش بابا یه چیز خیلی بزرگه یکی از نوجوان ها از من سوال کرد گفت

حاج آقا ما فلان چیز رو نمی دونستیم گناه، گفتم اگر نمی دونستی چجوری این حرف رو میزنی

میگی نمیدونستم میگه من نمیدونستم فلان کار گناه همین که از مامانت مخفی میکنی

از بابات مخفی میکنی یه کاری میکنی مامانت نفهمه، اگر خوب بود که جار میزدی و میگفتی

مامان من این کار رو می کنم مخفی کردن یعنی بد دیگه این یه چیز گران سنگی است

خب ادامه چی بود؟ اینا همش حمد و شکرو ثناء در یک خط است

بابت اون چیزایی که خدای تبارک و تعالی به ما تقدیم کرده بدون اینکه خواسته ای داشته باشیم

شما گفتی خدایا هوا لازم دارم؟ نخواسته بهت داد گفتی درخواست کردی خدا

من غذا لازم دارم؟ همه ی این نعمت ها رو بهت داد یکی گفت چه لزومی داره ما اینا رو بفهمیم این نعمت ها رو؟

جواب اینه شما اگه متوجه بشید بفهمید قدر دانسته هاتون رو خواهید فهمید چی دارید

ابتداعاََ ماها متاسفانه چشمامون بسته اس گوش هامون بسته اس

نرفتیم سراغش خبر از داشته هامون نداریم یکی از مهمترین فایده های این بحث اینه که

میفهمی چی داری مثل گوهرها در دست بچه ای نمیدونه گوهر فکر میکنه تیله هست

قِل میده این ور قل میده اون ور پرت میکنه میندازه تو کوچه تو جوی آب

یکی میاد میگه آقا این تیله نیست این گوهر هست اینا دُرّ و مروارید هست

میدونی با اینا چیکار میتونی بکنی؟ میدونی بااینا چقد ساختمان میتونی بخری؟

هی این معرفتش رو میبری بالا شعورش رو میبری بالا، اونم اینا رو مواظبت میکنه

مراقبت میکنه هر جایی استفاده نمیکنه حالا این سه جمله؛ سه تا هم حضرت زهرا سلام الله میاره

اونا هم در وزن و سجع و قافیه خیلی در نهایت دقت مِن عُموم نِعم اِبتدائا

ببین سه تا چقد شبیه هم هستن این که میگم من فسیح نیستم شما هم فسیح و بلیغ نیستی

اگه کسی فسیح و بلیغ باشه این جملات رو بزاری جلوش چی میشه؟

خدا بیامرزه حاج آقا خسروشاهی رو می گفت من رفته بودم مکه اونجا گفتن شما چی داری؟

من تو جیبم دعای ابو حمزه رو داشتم نوشته بودم گذاشته بودم تو جیبم

مفاتیح که نمی تونستم ببرم دو سه صفحه بود دادم دستش او نمی دونست این دعای امام سجاد هست

وقتی خوند حیران موند گفت اینا مال کیه از کجا آوردی؟ گفتم اینا امام چهارم ما امام زین العابدین علیه السلام فرمودند

گفت اینا معرکه هستن حالا یه کسی عرب باشه فسیح باشه بلیغ باشه میاد میگه چه کرده فاطمه زهرا سلام الله

بازم با این حال که ما عرب نیستیم می فهمیم یعنی به جون آدم می شینه

از تمام حمد و ستایش وشکر و ثناء همه ی نعمت هایی که ابتدا خدا عطا کرد

حالا تو توحید مفضل که خوندیم خیلی قشنگ بود این نعمت شماری که باعث میشه آدم بفهمه

یه آقایی می گفت وقتی تو بدونی توی صندوقت میلیون ها اسکناس داری

اگه بفهمی این رو یه اسکناسم تو جیب شلوارت گذاشتی از مسجد اومدی بیرون

دست کردی تو جیبت دیدی اون یه دونه اسکناس نیست ناراحتم نمیشی

میگی از اسکناس چقدر دارم میلیون ها دارم حالا یکیش گم شد عیب نداره

میگفت فایده ی نعمت شماری یکیش اینه که شما میبینی فرداش یه اتفاقی افتاد تو زندگیت

یه بلایی اومد مشکلی پیدا شد میگی عیب نداره دارم این همه نعمت

خدایا بار الها شکرت تشکر، فراوانی نعمت هایی که عطا کرده

برای همه ی منتهایی که خدا بذل کرده اینا جملاتی بود که جلسه گذشته عرض کردیم

نعمت ها از شمردن افزون است کی میتونه بشمارد این نعمت ها رو اصلاََ از عدد بیرون از شمارش بیرون است

میزنه بیرون کسی نمی تونه بشماره این تعداد نعمت ها رو خود قرآن می فرماید:

اگه بخواهید بشمارید نمیشه نمی تونید این انگشت که بالا و پایین میشه

چقدر نعمت چیده شده کنار هم که شما بتونی تکونش بدی ببری بالا ببری پایین

ما این انگشتمون که اینطوری شده بود گفتم خوبه گفتن نه تاندوماش ممکن آسیب دیده باشه

باید ببری متخصص ببینه تشخیص بده بگه تاندومش آسیب دیده یا ندیده

حالا ما دو برده بودن پاره میکرد طرف ببینه گفت خیلی مهمه ممکنه آسیب دیده باشه دیگه

بعداََ نتونی انگشتت رو ازش استفاده بکنی آقا یه رشته است ماها سردر نمیاریم.

مقام معظم رهبری دستشون اونجوری شده بود یه رشته عصبی قطع شده دیگه

فرمان نمیده نمی پذیره خب نعمت های عجیب و غریب چیده شده یعنی

ابتدای نعمت ها از طرف خدا اینقدر زیاد که به اصطلاح ما دورتر از آن است که

بتونیم جزای اون رو بدیم یعنی نمی تونیم تشکر کنیم می تونی بابت این نعمت ها از خدا تشکر کنی؟ نه

این عبارات تا اینجا باشه ادامه ش در جلسات بعد خدمتتون عرض کنیم.

صلّی الله علیک یا ابا عبداللّه

صلّی اللّه علیک یا اباعبدالله

صلّی اللّه علیک یا اباعبدالله

یه جمله عرض مصیبت و عرض روضه کنیم دل هاتون رو ببرم در خانه علی اصغر امام حسین علیه السلام

اصغر من کی به زبان آمده

حرمله با تیر و کمان آمده

وقتی مادر آب نخوره خبری از شیر هم نخواهد بود این بچه از تشنگی داشت هلاک می شد

یه آقایی خیلی قشنگ می گفت مادر یه سینه ش برای غذای بچه این شیر رو که خدا قرار داده

این با یه طرف که شیر میخوره غذاش تامین میشه با یه طرف آبش تامین میشه

علی اصغر روز عاشورا هم گرسنه ش بود هم تشنه ش بود

داشت هلاک می شد وقتی می تونست ناخن به سینه ی مادر می کشید وقتی از تاب و توان افتاد

لباش باز و بسته میشد به این امام حسین اشاره کرده نمی بینید از تشنگی تلذی میکنه

لباش باز و بسته میشه امام دید بچه داره دست و پا میزنه نگاه کرد دید

از این طرف تا اون طرف بریده شده با چی بریده شد؟ با خنجر

دست و پا نزن ای کودک شیرین زبانم

من خودم تیر از گلویت میکشم

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *