بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه پانزدهم
بحث در خصوص خطبه فاطمه زهرا سلام الله علیهاست معروف به خطبه فدکیه
عرض کردیم که خدای تبارک و تعالی هدفی نداره برای خودش
چون هدف معمولاً برای کسانیه که باز داشته باشند از سر نیاز میرن
یه چیزی رو تولید می کنند که اون نقصشونو نیازشونو احتیاجشونو برطرف بکنه
خب خدا که صمده که خدا نیازی نداره بخواد که خلقتی رو به پا کنه
که بعد احتیاجش نیازش نقصش کمبودش برطرف بشه
حالا باز سوال میشه چرا خدا خلق کرده خدا بیامرزه آقای مصباح رو
ایشون این مثال رو می‌زدند می فرمودند از سر علاقه ای که مثلاً به خلقت داره
حالا اون روایتم که دیروز عرض کردیم ببینید یه مثال حالا من می‌زنم
مثلاً یه مادری دوست داره پسرشو چیکار کنه دوماد کنه خب از دوماد کردن پسرش چی گیرش میاد
یا پسرشو بفرسته دانشگاه حالا پسرت رفت دانشگاه مثلاً مدرک دکترا هم گرفت چی گیر مادره میاد
هیچی گیرش نمیاد اینکه پس مادره می‌فرسته پسرشو یا بابا پسرشو می‌فرسته دانشگاه
یا دومادش می‌کنه یا دخترشو عروس می‌کنه اینا همش از سر علاقه است
از سر دوست داشتنه اگر خدا میگه آقا این کارو بکن اینجوری کن اونجوری کن
نه اینکه میگه نماز بخون ببین بیاید نماز بخونید همش به خاطر علاقه است
اگر اینکه میگه من جهنم به پا می‌کنم برای گنهکارا
جهنم به پا می‌کنم فلان همش به خاطر چیه علاقه‌ایه که به خلقت داره علاقه‌ای که به بشر داره
از سر دوست داشتنه پس هدف داره خدا از خلقت منتها نه برای برطرف کردن احتیاجات خودش
بلکه برای خود آره علاقه علاقه‌ای که به این خلقت داره که..
ولذا اینها به این شکل حالا خدای تبارک و تعالی این عبادات و طاعات رو
برای چی قرار داده فلسفه این ثواب و عقاب و اینها همش چیه
ببینید می فرماید خدا برای طاعتش چی قرار داده ثواب
برای معصیتش چی قرار داد عقاب خب اگر نماز بخونی بهت بهشت میدن
بهشتی که اینطوری زیر درختاش نهر جاریه هر وقت بخوای
هرچی دوست داشته باشی حاضره اگرم نافرمانی کنی و خیره سربازی در بیاری
و چموشی بکنی حسابتو می‌رسم و پوستتو می‌کنم و سیخ آتشی می‌کنم تو چشم…
خلاصه اونجا یه کفش آتشین میدم پات بکنی و مغزت به جوش بیاد
اینا همش برای چیه؟ ذیادت از ماده ذود بمعنای دور کردن و دفع کردن
همه این ثواب و عقاب‌ها برای چیه برای دور کردن بندگانش هست از کارهایی که موجب عقوبت میشه
از کارهایی که موجب … پس خدا اینجوری کرده ثواب و عقاب
قرار داده برای دور کردن من و شما از گرفتار شدن از عقوبت چی از چی
خب پس قربون این خدا بشم که جهنم به پا کرده ها
چقدر ما رو دوست داشته که جهنم گذاشته
آها جهنمم میشه یه نعمت به یک معنا میشه لطف خدا
بله به خاطر اینکه بندگانش رو از اونچه که موجب عقوبته دور بکنه
پس با این حساب اون‌ها رو به سوی بهشت سوق میده
و حیاش از ماده حاش به معنای جمع کردن وقتی گوسفندا رو یه جا جمع می‌کنن
میگن یعنی اون‌ها رو جمع کرد خدا هم می‌خواسته مردم را از این تفرق نجات بده پس از جمع کردن اینها
این هارو به بهشت خودش روانه کرده حالا یعنی اینها رو جمع کرده
ترغیبشون کرده به سوی بهشت خلاصه هدف خدا چی بوده
این بوده که انسان‌ها را به کمال برسونه و اونچه که موجب غضب و عقوبت خدا میشه اینها انجام ندن
خب پس اینها رو خدا سوق داده خدا اینا رو یوق داده به سوی بهشت
خب برن بهشت هدف خداست خدا دوست داره که بندگان چیکار کنند
برن سمت بهشت پس ببینید این هم میشه هدف خلقت
پس این ثواب و عقاب و اینها همش در راستای چیه در راستای رساندن بشریت هست به کمال
برسند به اوج برسند به قله منتها از این به قله رسیدن چیزی گیر خدا نمیاد
خب پس چرا اینجوری کرده از سر علاقه به خلقتش می‌خواد که
رحمتی به ما برسه می‌خواد که فیضی به ما برسه می‌خواد که
ما به یه جایی برسیم همچنانی که مادر می‌خواد فرزندش به یه جایی برسه
فلذا هی بهش فشار میاره میگه بشین تو این خونه هیچ جا نمی‌خواد بری
فقط درس بخون فقط درس بخون بابا بذار من بیام کوه میگه نمی‌خواد
بزار من بیام عروسی میگه نمی‌خواد مراسم اینا همه تعطیل فقط تو این خونه بشین درستو بخون
منم خودم بهت غذا می‌رسونم غذام بهت میدم آب بهت میدم همه چی بهت میدم تو فقط چیکار کن
حالا خدا میگه من همه چی برات هم می‌کنم تو فقط حرف منو گوش کن
حرف منو گوش کن که چی بشه تا اینکه تو به کمال برسی
این تو به کمال برسی بخاطر نیاز منه یا به خاطر علاقه‌ایه که من به تو دارم
بخاطر علاقه ای که من به تو دارم که میخوام به یک رحمت فوق‌العاده برسی به یک کمال بالا برسی
بعضی از نوجوانان واقعاً سوال دارند که چرا من باید نماز بخونم برای چی خدا نماز واجب کرده
اینا خب وقتی شما میای اینا رو قشنگ می‌شکافی قشنگ بازش می‌کنی
این بچه دیگه با جون و دل میاد نماز می‌خونه دیگه فرار نمیکنه از نماز
ما دستمون از حضرت زهرا کوتاه شد گرفتار شدیم
خدا لعنت کنه اونهایی که دست ما رو کوتاه کردند خدا لعنت کنه
اونهایی که فاطمه زهرا رو از بشریت گرفتند
فاطمه زهرایی که ۱۸ تا بهار از زندگیش بیشتر نگذشته بود
خب این همه خیر آثار برکت این خانم برای ما داشته حالا اگه
این خانم ۲۰۰ سال بین ما بود چی می‌شد ۳۰۰ سال بین ما بود چی می‌شد
لعنت خدا بر کسانی که اللهم اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذالک
خدا لعنت کنه اونهایی که هیزم آوردند خدا لعنت کنه
اونایی که آتیش آوردن خدا لعنت کنه اونی که لگد زد به این در
خدا لعنت کنه اونی که غلاف شمشیر زد به این بازو
حوریه‌ای بود به شکل انسان این نعمتی بود انا اعطیناک الکوثر
انقدر خیر کثیر داره خدا میگه فصل لربک وانهر هم نماز بخون هم قربانی کن
برای اینکه ما به تو فاطمه دادیم برای اینکه ما به تو فاطمه دادیم
کدوم نعمتی که خدا اینجوری به پیغمبرش دستور بده
نماز شکر بخون قربونی کن نه گوسفند شتر بزن زمین
خب امیرالمومنین صلوات الله علیه وقتی امروز مثل دیشبی شاید بوده
فاطمه اش رد که به خاک سپرد دارد دستاشو آقا امیرالمومنین به هم زد
یه جمله گفت جگر آدم کباب میشه فرمود دیگه حزن علی تموم نمیشه
حزن علی دیگه همیشگی شد دیگه غم و غصه های علی دیگه تمامی نداره
جگرم سوخت حالا یه معناش همينه دیگه جگرم سوخت دیگه
هستی ام بودی رفتی از دستم
تو چرا رفتی من چرا هستم
قربونت بشم یا امیرالمومنین فدای غم و غصه هات یا امیرالمومنین
انقدر سختش بود بیاد خانه جواب زینب رو چی بده
جواب بچه‌ها رو چی بده وقتی می خواست بدن فاطمه رو در قبر بگذاره
یه مرتبه دید دو تا دست شبیه دست پیغمبر آمد بیرون
به این معنا که علی جان امانتی که بهت سپرده بودم پس بده
جا داشت امیرالمومنین بفرماید یا رسول الله امانتی که به من دادی
پهلوی شکسته نبود بازوش کبود نبود
زهرا جان زهرا جان
