بسم الله الرّحمن الرّحیم
جلسه چهاردهم
بحث در رابطه با حدیث عنوان بصری بودخب عرض کردیم که تا اینجا جناب عنوان بصری
به امام صادق علیه السلام عرضه میدارد که من رو وصیت کن
امام هم او رو به ۹ چیز وصیت میکنه که سه تا چیزش در مورد تربیت نفس است
سه تا چیزش در مورد حلم و سه چیز دیگر علم است. اما سه چیزی رو که میخوام بگم در مورد علم است.
حضرت می فرماید : اون چیزی رو که نمیدونی از علما بپرس خجالت نکش و ننگت نیاد
کسر شان منه اگه دستم رو بلند کنم بپرسم مردم بهم میخندن بزار بخندن
کی گفته تو با این چیزا پایین میای؟ آدم بالا میره موفق میشه توفیق پیدا میکنه به عمل
سعادت گیرش میاد ببینید تعبیری هست از حضرات امیرالمومنین صلوات الله علیه
که عرب ها میومدن سیبیل به سیبیل می نشستند بعد یه نفرشون سوال نمی کردن
یهو یه عربی پیدا بشه یا من سوال بکنم بعد میدیدند که یکی سوال کرده
چون سوال خودشون هم بود گوششون رو تیز میکردن ببینن پیغمبر چی جواب میده
ندانستن عیبه دیگه، سوال کردن عیب نیست. آدم که نداند زشت است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: تو این مسئله شک داری؟ سوال داری از علما سوال کن.
بعد حضرت یه سفارش دیگه میکنن می فرماید: بر حذر باش! یعنی حواست باشه
برای اذیت کردن و آزمایش کردن علما سوال نکن. میخوای برانداز کنی و تست کنی که ببینی این عالم چقد بارش هست؟
رو منبر داره سخنرانی میکنه سوال میکنه خودت جوابش رو بلدی ها خودت میدونی
ولی میخوای این رو تجربه کنی و امتحانش کنی میخوای کنف کنی برای آزمایش کردنش
میخوام ببینم سطح علمی او چقدره؛ میگه برای این چیزا سوال نکن.
اول خدا مرغ رو خلق کرد بعد تخم مرغ رو آخه چی گیر تو میاد از فهمیدن این
بگو ببینیم مادر حضرت موس علیه السلام کی بوده؟ حالا فهمیدی چی گیر تو میاد؟
یه موش بیفته یه جا چیکارش کنیم؟ بعضی ها تو احکام اینجوری هستن میخوان یه آخوندی رو سطح علمیش رو ببینن چیکار میکنن؟
از این سوال ها میکن ببینن این آقا چند مرد حلاجه اینم یه بساطی هست.
این هم یه مورد، مورد بعد حضرت می فرماید: از عمل کردن به رای خودت بر حذر باش
مثلاََ میگی من این رو فهمیدم و میخوام اجرا کنم. آقا از یکی مشورت بگیر در هر چیز
احتیاط رو مناسب میبینی احتیاط بکن و احتیاط رو سرمشق زندگیت قرار بده
اونجایی که لازم است احتیاط بکن نگو من این نظرمه بعدم خودم اینطور رفتار میکنم
و به هیچکسی هم مربوط نیست حضرت می فرماید: از فتوی دادن بگریز و فرار کن
همونجوری که از دست شیر فرار میکنی خدا بیامرزه حاج آقا خسرو شاهی رو
اصلاََ نظر نمیداد اگر میخواست نظری بده استناد می داد به سخنان فلان عالم این رو گفته
در صورتی که حرف خودش بود میگفت: امام خمینی رحمه الله علیه نظرش اینه
علامه شعرانی نظرش اینه یه مرتبه نمی گفت نظر من اینه آخه چرا باید بگی نظر من اینه
گردن خودت رو پُل کنی برای دیگران، همین که امام صادق علیه السلام می فرماید:
از فتوی دادن فرار کن. همونجوری که از شیر فرار میکنی. گردن خودت رو پل برای مردم
قرار نده چون ممکن یه وقت نظرت نا مناسب باشه؛ و گناه مردم رو به دوش بکشی پس نکن.
خب این تا اینجا در آخر به عنوان بصری گفتند برو وقت من رو نگیر من کار دارم و ذکر دارم.
حکومتم رو من حساس بلند شوبرو. پس این کل حدیث عنوان بصری ما خلاصه وار عرض کردیم.
صلّی الله علیک یا اباعبدالله
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
امروز دل هامون رو ببریم در خانه ی علی اکبر امام حسین علیه السلام
ان شاءالله این آقا وساطتی بکنن شفاعتی بکنن ما رو من از لسان چندین عزیز شنیدم که
می گفتن ما تو این جنگ ۱۲ روزه معنای بعضی از روضه ها رو فهمیدیم
مثلاََ معنای ارباََ اربا رو فهمیدیم موشک هایی که اصابت می کرد بدن ها متلاشی میشد
هرتیکه از بدن یه گوشه بعد از چند روز چند هفته پیدا شده آزمایش کردن دیدن بدن فلانی است
امام حسین صلوات الله علیه وقتی وارد اون قسمتی شدن که علی اکبر صدا میزد
دیدن ارباََ اربا شده خیلی سخت بود برای ابی عبدالله، از روی اسب افتاد زمین
اومد سر علی اکبر رو به دامن بگیره میخواست بدن رو جمع کنه بیاره ولی توان ندارد
پدر چطور میتونه هر تیکه بدن پسر رو جمع بکنه عبا روی زمین انداخت صدا زد
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
علی جانم علی جانم علی جان
