حاج میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

میثم ذوالقدر

مطالب دینی از حاج آقا ذوالقدر

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه چهارم

 

بحث در رابطه با حدیث معرفت هست می‌رسیم به اینجا که

سلمان می‌فرماید گفتم آقا مومن کیه ؟ حالا به هر حال یکی از اصطلاحات که

کلماتی که بسیار کاربرد داره مورد استفاده است و ماها خیلی باهاش تو قرآن کار داریم کلمه مومن است

مومن کی هست به کی مومن میگن ، مومن منتها و مرز ایمانشم چیه؟

چیه بالاخره این نهایت ایمانش چیه شما بفرمایید اینو بیان کنید

تا من مومن رو بشناسم قال یا اباعبدالله گفتیم کنیه سلمان فارسی اباعبدالله بوده

حضرت فرمودند که فلانی اباعبدالله گفتم جانم فدات برادر رسول خدا

یکی از عناوینی که هستش خیلی لذت بخشه نسبت به حضرت امیر

همین عنوانه شما گاهی اوقات هم خواستید خیلی کیف کنید

لذت ببرید حالشو ببرید حالا کنار امیرالمومنین بالاخره

این هم عناوین بسیار بعضیا ناراحت میشن حضرت رو مثلاً امام علی شما صدا بزنید

میگن آقا امیرالمومنین منتها یکی از ‌هایی هم که می‌درخشه

همین اخا رسول الله السلام علیک یا اخا رسول الله

سلام بر تو ای برادر رسول خدا این عنوان از اون عنوان‌هایی که

چشم بعضیا رو در میاره چشم بعضیا رو در میاره

خلاصه شمشیرو گذاشته بود رو گردن آقا امیرالمومنین

آقا امیرالمومنین فرمود می‌خوای گردن بنده خدا رو بزنی

می‌خوای گردن برادر رسول خدا رو بزنی بعد انقدر بدش اومد

گفتش کی گفته تو برادر رسول خدایی انکار کرد اخوت بین امیرالمومنین و رسول خدا رو

در حالی که همه دیدن اون روز اون ساعت که پیغمبر بین همه

عقد اخوت جاری کرد ، برای طیبین با طیبین

پاکان و پاکان رو طیبات و این‌ها رو بعد خبیثین رو هم برای خبیثین قرارداد

عقد اخوت بین همه جاری کرد مثلاً استاد ما اینجوری مثال می‌زد

می‌گفت بین سلمان و ابوذر عقد اخوت جاری کرد بعد بین ابوبکر و عمر

اینجوری هر کسی رو با هر کسی مناسبت داشت عقد اخوت خوند.

موند آقا امیرالمومنین بعد گفتن آقا امیرالمومنین ناراحت هست

گفتن علی را بگید بیاید آقا امیرالمومنین که آمد فرمود

علی جان چرا ناراحتی می‌کنی عرضه داشت یا رسول الله شما بین همه عقد اخوت جاری کردی

ولی شما بین همه عقد اخوت خوندید فرمود علی جان تو رو نگه داشتم برای خودم

تو برادر منی هم در دنیا هم آخرت ، این عنوان چه عنوان قشنگی است

حالا شما هم نیت کنید السلام علیک یا اخا رسول الله

حضرت فرمود مومن آزموده اونی که هیچ چیزی از ما به او نمی‌رسد

مگر اینکه سینه او برای پذیرفتن این مطلب گشاده است

مثلاً اگر یه مطلبی از امیرالمومنین می‌شنوه پس نمی‌زنه

نمیگه این نمی‌شه این چه جوریه چیز عجیب و غریب حاج آقا گفتی

من یه مثال می زنم یهو نشستی پا منبر حاج آقا میگه می‌دانید

امیرالمومنین خورشید رو برگردون بعد میگی بابا این شیخ زده به کلش

مثلاً میگه آقا امیرالمومنین آقا یه جایی رفتن مثلاً ۱۰۰ تا مرده بودن

حضرت یه اشاره کرد اینا همه زنده شدن بعد می گید این شیخ کلش داغ کرده

این حرفا چیه پس می‌زنی معلومه تو مومن آزموده نیستی

اون مومنی که خدا قلبشو امتحان کرده اون مومن نیستی و الا

مومنی که مسائل و اموری که از اهل بیت امیرالمومنین صادر شده

بهش عرضه میشه پس نمی زنه اگه دیدی پس می‌زنی بدون که اوضاعت خرابه

خلاصه دارالشفایی بری یه جایی بری بگی به امام رضا قلبت

آقا من وضعیت قلبم خرابه ببین خدا شرح داده صدر او رو

برای قبول این امر ، اون مومن آزموده اونجوریه که اصلاً شک و تردید و رویگردانی براش درست نمی‌شه

نمی‌دونم تو این سطح هستی تو این مرتبه هستی یا نیستی

یعنی از خدا بخواه که خدایا یه چنین قابلیتی به من بده

من شده حاج آقا بعضی جاها مثلاً فضائل و کرامات و معجزاتی از امیرالمومنین خوندم

بعد منبر این گلوی منو گرفتن خواستم منو خفه کنن

که اینا چیه تو میگی نمی‌پذیرن قبول نمی‌کنن میگن نمی‌شه

بعد آقا اباعبدالله ببین من کیم من بنده خدام من اصلاً عبودیت

بالاتر از عبودیت شما چیزی پیدا می‌کنی تو این عالم خلقت ؟ خیر

ببین آقا جون اباذر من خلیفه خدا هستم جانشین خدا هستم بر بندگان خدا

بر بندگان ما رو نکنه فردا عنوان خدا قرار بدیدا ما خدا نیستیم

ما بندگان خدا ما ارباب نیستیم نگید به ما پروردگار نگید به ما خدا نگو علی خداست

علی خدا نیست علی بنده خداست به ما پروردگار نگید ما رو پروردگار قرار ندید

بعد اون موقع هرچی می‌خوای در فضیلت ما بگو بعد فکر می کنید به ما می‌رسی به کنه ما دست پیدا می‌کنی

هیچ وقت به کنه ما دست‌ پیدا نمی کنی به ذات ما هیچ وقت تو هرچی هم که تلاش بکنی هرچی هم که بدویی

هرچی هم که بلند پروازی بکنی به کنه و حقیقت و منتهای اونچه که در وجود ما هستش راه پیدا نمی‌کنی

من هیچ تعبیری قشنگ‌تر از تعبیر امام رضا علیه السلام پیدا نمی کنم

که امام رضا می‌فرماید امام مثل ستاره است تو دستت می‌رسه به ستاره یا نه؟ بپر ببینم چقدر می‌تونی

نزدیک بشی به ستاره بپر بگو چقدر می‌رسی به ستاره

اصلا راه نداری به ستاره که ، پس ببین ما نمی‌رسیم به نهایت ما

که این باشه که خدا به ما چی داده خدا به ما چه کرده نشالله برای جلسه بعد باشه .

خدا انشالله توفیق بده حالا یکی از کسانی که می‌تونه این فهم ما رو

شعور ما رو درک ما رو ببره بالا تو این مسئله مهم ولایت امیرالمومنین

خانم فاطمه معصومه سلام الله علیهاست اینو جدا میگما نه بابت اینکه

امروز روز شهادت اون حضرت است خدا شاهده ببینید این طلبه‌ها

گدایی می‌کنند در خانه حضرت معصومه بعد هم حس می‌کنن که

این پوسته‌های فکرشون با عنایت و اشاره حضرت معصومه برداشته میشه

این پوسته است روی مخ ، این پوسته‌ها دیدی میزاری می‌زنی با گوشکوب می‌زنی

رو کله این بادام که پوسته سفت و سخت داره

هی می زنی اون مغز می‌شکنه اون مغز در میاد بیرون

این رو مغز ما پوسته است این پوسته‌ها با عنایت و توجه فاطمه معصومه شکسته می‌شه ان شاءالله

اون مغز نمایش پیدا می‌کنه حالا بسم الله مردشی

این تو و این گوی و این میدان یه توسل به فاطمه معصومه

ایشالا این پوسته‌ها همه شکسته میشه دختر رسول خدا دختر امیرالمومنین

بعد وجود این نازنین، بعد اساتید فن میگن ۱۴ سال بیشتر نداشت

معروف ۲۸ ، من اعتقادم ۱۴ هستش بعد این خانم انقدر جلالت مقام و شأن داره

قربونش بشم این وقتی این خانم وقتی میاد ساوه کربلا جلوش تکرار می‌شه

ناصبیا میان جلو چشم این خانم همه برادراشو سر می‌برن

بعد به خاک و خون می‌کشن برادرزاده‌هاشو اینا رو این خانم می‌بیند

تب می‌کند بعضیام میگن این خانم خبر دروغ می‌شنود

بین امام رضا و این خواهر انقدر احساس ارتباط عجیبی بوده

بعد وقتی می‌شنوه که برادرش رضا علیه السلام را در طوس در غربت به شهادت رسوندند

یه خبر دروغ می‌گن ها من می‌خوام بگم پس چه حالی داشت زینب کبری

اون ساعتی که ببیند نیزه دار با نیزه می زند

یه خبر دروغ فاطمه معصومه را از پا انداخت که برادرت رضا اینطور شده

حالا زینب کبری پس چه کشید اون لحظه که ببینه

یه لشکری ریخته روی سر برادر ببینه نیزه‌دار با نیزه می‌زنه

شمشیردار با شمشیر می‌زنه امروز روز جمعه است مال امام زمانه

خود امام زمان می‌فرماید الشمر جالس علی صدره

نشسته بود روی سینه برادر یه دست خنجرو یه دست محاسن شریف ابی عبدالله

شعر زیاده من همین عبارتو می‌خونم او می‌نشست و من می‌نشستم

او روی سینه من در مقابل

او می‌برید و من می‌بریدم

او از حسین سر…

بمیرم برات بی بی جان

حسین جان حسین جان

Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتس آپ
Share on facebook
فیس بوک
Share on linkedin
LinkedIn

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *